نوشته شده توسط : feraghat90
               
نقش رنگ ها در زندگي 1

رنگ يكي از شگفتي هاي عالم خلقت است كه در زمينه هاي مختلف زندگي افراد جامعه، تاثير به سزايي دارد و ايجاد شادي، نشاط و تحرك و حتي احساس سرما و گرما در انسان و يا كسالت و دلمردگي در انسان از جمله اين تاثيرگذاري ها محسوب مي شوند، تا جايي كه مي توان گفت: رنگ هاي انتخابي هر فرد، مي تواند معرف شخصيت او باشد. با توجه به همين اثربخشي است كه متخصصان علم روانشناسي و حتي ساير علوم مانند: مديريت؛ توجه خود را به اين مسئله معطوف داشته اند.بديهي است هرگاه رنگ ها اين قدرت را داشته باشند كه روحيه ...     

 



:: برچسب‌ها: نقش رنگ ها در زندگي , نقش رنگ ها در زندگي , ولادت ,
:: بازدید از این مطلب : 146
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 14 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : feraghat90

پرتوی از زندگانی امام حسن مجتبی(ع)

            میلادامام حسن مجتبی(ع) مبارك       

   

http://feraghat90.blogfa.com/post-1212.aspx

http://www.feraghat90.blogfa.com/post-86.aspx    میلاد امام حسن(ع)

میلادامام حسن مجتبی(ع) مبارك

http://feraghat90.blogfa.com/post-1212.aspx

نخستین مظهر و نشانه‏ی كوثر كه بر دامان پاك فاطمه‏ی اطهر(س) پا به عرصه‏ی گیتی نهاد امام حسن(ع) بود. نشانه‏ای از تجلی مقدّس‏ترین پدیده‏ای كه از خجسته‏ترین پیوند برین انسانی، نصیب حضرت محمّد(ص)، علی مرتضی(ع) و فاطمه زهرا(س) گردید. همان لؤلؤی كه از برزخ دو اقیانوس نبوت و امامت‏ به ظهور پیوست و معجزه‏ی بزرگ «مرج البحرین یلتقیان، بینهما برزخ لا یبغیان، یخرج منهما اللؤلوء والمرجان‏».(1) را تجسم بخشید و كلام خدا در كلمه‏ی وجود چنین ظاهر شد. از نیایی الهام گیر و پدری پیشوا، وارثی برخاكیان و جلوه‏ای برافلاكیان پدید آمد با وراثتی ابراهیمی، مقصدی محمدی، منهجی علوی، زهره‏ای زهرایی كه عصای فرعون كوب موسی را در دست صلح آفرین عیسوی داشت و تندیس زنده‏ی اخلاق قرآن بود و رایت جاودانگی اسلامی را در زندگی توام با مجاهده و شكیبایی تضمین كرد و بقاع امن و ایمان را به ابدیت در بقیع شهادت بر افراشت و مكتبش از خاك گرم مدینه به همه سوی جهان جهت‏یافت و با همه‏ی مظلومیتش در برابر سیاهی و تباهی جبهه گرفت و به حقیقت اصالت‏بخشید و مشعلدار گمراهان و زعیم ره یافتگان گردید. حضرتش در بقیع بی بقعه; در جوار جده‏ی پدریش فاطمه بنت اسد، برادر زاده نازنینش امام سجاد علیه‌السلام و مضجع امام باقر و امام صادق علیهما السلام آرمیده است.(2) 

تولد و كودكی

فرزند گرامی رسول الله و نخستین نوه‏ی او در مقدّس‏ترین ماه‏های سال قمری یعنی پانزدهم(3) رمضان سال سوم هجرت چشم به جهان گشود. امام مجتبی(ع) در دامان حضرت زهرا(س) بزرگ شد. او از همان دوران كودكی از نبوغ سرشاری برخوردار بود وی با حافظه‏ی نیرومندش، آیاتی را كه بر پیامبر اكرم(ص) نازل می‏شد، می‏شنید و همه را حفظ می‏كرد و وقتی به خانه می‏رفت‏برای مادرش می‏خواند و حضرت فاطمه(س) آن آیات و سخنان رسول الله(ص) را برای حضرت علی(ع) نقل می‏كرد و علی(ع) به شگفتی می‏پرسید: این آیات را چگونه شنیده است؟ و زهرای مرضیه می‏فرمود: از حسن(ع) شنیده‏ام.(4) 

به داستانی در این مورد توجه كنید:

«روزی علی(ع) پنهان از دیدگان فرزندش به انتظار نشست، تا ببیند فرزندش چگونه آیات را بر مادرش تلاوت می‏كند. امام حسن(ع) به خانه آمد و خواست آیات قرآن را برای مادرش بخواند; ولی زبانش به لكنت افتاد و از گفتار باز ماند و چون مادرش علت را پرسید، گفت: مادر جان! گویا شخصیت‏بزرگی در این خانه است كه شكوه وجودش، مرا از سخن گفتن باز می‏دارد».(5) 

درس اخلاق

از امام مجتبی(ع) خواستند كه سخنی و مطلبی درباره‏ی اخلاق نیكوی پیامبر(ص) بگوید. او فرمود: هر كس نیازی به حضور پیامبر(ص) می‏برد حاجتش رد نمی‏شد و هرچه در توان داشت‏برای رفع نیاز مردم به كار می‏برد و شنیدم پیغمبر(ص) فرمود: هر كس نماز صبح را بگذارد، آن نماز بین او و آتش دوزخ دیواری ایجاد می‏كند.(6) 

امام حسن(ع) از منظر رسول الله(ص)

حضرت ختمی مرتبت(ص) فضایل و امتیازات فرزندش امام حسن مجتبی(ع)را بین مسلمانان تبلیغ می‏كرد و از ارتباط او با مقام نبوت و علاقه‏ی حقیقی كه به وی داشت همه‏جا سخن می‏گفت. آن چه از زبان پیامبر(ص) در مورد حضرت مجتبی(ع) بیان شده است چنین است: «هر كس می‏خواهد آقای جوانان بهشت را ببیند به حسن(ع) نگاه كند».(7) «حسن گل خوشبویی است كه من از دنیا برگرفته‏ام‏».(8) روزی پیامبر اكرم(ص) به منبر رفت و امام حسن(ع) را در كنارش نشانید و نگاهی به مردم كرد و نظری به امام حسن(ع) انداخت و فرمود: «این فرزند من است و خداوند اراده كرده كه به بركت و جود او بین مسلمانان صلح را برقرار سازد».(9) یكی از یاران رسول الله(ص) می‏گوید: پیغمبر(ص) را دیدم كه امام حسن(ع) را بر دوش می‏كشید و می‏فرمود: «خدایا من حسن را دوست دارم، تو هم دوستش بدار».(10) روزی پیامبر معظم اسلام(ص) امام حسین(ع) را بر دوش گرفته بود، مردی گفت: ای پسر بر مركب خوبی سوار شده‏ای. پیامبر فرمود: «او هم سوار خوبی است‏».(11) شبی پیغمبر خدا(ص) نماز عشأ می‏خواند و سجده‏ای طولانی به جا آورد. پس از پایان نماز، دلیل را از حضرتش پرسیدند، فرمود: پسرم حسن، بر پشتم نشسته بود و ناراحت‏بودم كه پیاده‏اش كنم.(12) انس بن مالك نقل می‏كند كه: رسول الله(ص) درباره‏ی امام حسن(ع) به من فرمود: ای انس! حسن فرزند و میوه‏ی دل من است، اگر كسی او را اذیت كند، مرا اذیت كرده و هر كس مرا بیازارد، خدا را اذیت كرده است.(13) زینب دختر ابو رافع می‏گوید: حضرت زهرا(س) در هنگام بیماری رسول الله(ص) هر دو فرزندش را نزد پیامبر(ص) آورد و فرمود: اینان فرزندان شما هستند. اكنون ارثی به آنان بدهید. حضرت فرمود: «شرف و مجد و سیادتم را به حسن(ع) دادم و شجاعت وجود خویش را به حسین(ع) بخشیدم‏».(14) 

اسوه‏ی بزرگواری

امام حسن(ع) در طول زندگی پر بركتش همواره در راه هدایت و ارشاد مردم گام بر می‏داشت و شیوه‏ی برخوردش با عموم مردم - حتی دشمنان - چنان جالب و زیبا بود كه همه را به خود جذب می‏كرد. مورخین نوشته‏اند: «روزی امام مجتبی(ع) سواره از راهی می‏گذشت. مردی شامی بر سر راه آن حضرت آمد و ناسزا گفت. وقتی كه فحش‏هایش تمام شد، امام(ع) رو به او كرده و سلامش كرد! آنگاه خندید و گفت: ای مرد! فكر می‏كنم در این جا غریب هستی... اگر از ما چیزی بخواهی، به تو عطا خواهیم كرد. اگر گرسنه‏ای سیرت می‏كنیم، اگر برهنه‏ای می‏پوشانیمت، اگر نیازی داری، بی‏نیازت می‏كنیم، اگر از جایی رانده شده‏ای پناهت می‏دهیم، اگر حاجتی خواسته باشی برآورده می‏كنیم، هم‏اینك بیا و مهمان ما باش. تا وقتی كه این‏جا هستی مهمان مایی... مرد شامی كه این همه دل‏جویی و محبت را از امام مشاهده كرد به گریه افتاد و گفت: «شهادت می‏دهم كه تو خلیفه‏ی خدا روی زمین هستی و خداوند بهتر می‏داند كه مقام خلافت و رسالت را در كجا قرار دهد. من پیش از این، دشمنی تو و پدرت را به سختی در دل داشتم. اما اكنون تو را محبوب‌ترین خلق خدا می‏دانم. آن مرد، از آن پس، از دوستان و پیروان امام(ع) به شمار آمد و تا هنگامی كه در مدینه بود، همچنان مهمان آن بزرگوار بود.(15) 

اسوه‏ی ایثارگری

یكی دیگر از صفات برجسته‏ی امام مجتبی(ع) انفاق و بخشش بی‏سابقه‏ی اوست. تاریخ نگاران نوشته‏اند: امام حسن(ع) دوبار تمام ثروت خود را در راه خدا خرج كرد و سه بار دارایی‏اش را به دو نصف كرده، نیمی را برای خود گذاشت و نصف دیگر را در راه خدا انفاق كرد.(16) امام حسن(ع) ملجأ درماندگان، آرام بخش دل‏های دردمندان و امید تهیدستان بود، هیچ گاه نشد كه فقیری به حضور آن بزرگوار برسد و دست‏خالی برگردد. در همین مورد نقل كرده‏اند: مردی به حضور امام حسن(ع) آمد و اظهار فقر و حاجت كرد. امام حسن(ع) دستور داد تا پنجاه هزار درهم، به اضافه‏ی پانصد دینار به او بدهند. مرد سائل حمالی را صدا زد كه پول‏هایش را برایش ببرد. امام مجتبی(ع) پوستین خود را هم به آن مرد داد و فرمود: این را هم به جای كرایه به آن مرد بده.(17) 

امام حسن مجتبی(ع)بعد از پدر

پس از آن كه حضرت علی(ع) در محراب عبادت خون خویش را به پای درخت توحید نثار كرد امام مجتبی غمگین در سوگ اسوه‏ی صبر و بردباری، برفراز منبر رفت و بعد از حمد و سپاس خداوند در فرازی از سخنانش فرمود: ... لقد قبض فی هذه اللیلة رجل لم یسبقه الاولون بعمل و لا یدركه الاخرون بعمل...(18) «شب گذشته مردی از این جهان در گذشت كه هیچ یك از پیشینیان - در انجام وظیفه و اعمال شایسته بر او سبقت نگرفتند و از آیندگان نیز كسی را یارای پا به پایی او نیست... و سپس فرمود: علی(ع) در شبی رخت از جهان بست كه در آن شب عیسای مسیح به آسمان عروج كرد، یوشع بن نون جانشین موسای پیامبر نیز در آن شب درگذشت. پدرم در حالتی دنیا را ترك كرد كه هیچ سیم و زر و اندوخته‏ای نداشت. مگر تنها هفتصد درهم كه از هدایای مردم به جا مانده بود كه قصد داشت‏با آن خدمتكاری بگیرد. در این جا، امام گریست و مردم نیز هم صدا با حضرت مجتبی(ع) گریستند. سپس ادامه داد: من پسر بشیرم، من پسر نذیرم، من از خانواده‏ای هستم كه خداوند دوستی آنان را در كتاب خویش(قرآن) واجب كرده است آن جا كه می‏فرماید: «قل لا اسئلكم علیه اجرا الا المودة فی القربی و من یقترف حسنة نزد له فیها حسنا..».(19) بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم در خواست نمی‏كنم جز دوست داشتن نزدیكانم [ اهل بیتم] ; و هر كس كار نیكی انجام دهد، بر نیكی‏اش می‏افزاییم‏». بر این اساس دوستی ما - خاندان - همان حسنه و خوبی است كه خداوند بدان اشاره كرده است. سپس بر جای خود نشست. در این هنگام «عبدالله بن عباس‏» برخاست و به مردم گفت: این فرزند پیامبر شما و جانشین امام علی(ع) است، اكنون او رهبر و امام شماست. بیایید و با او بیعت نمایید! مردم گروه گروه به سوی حضرت مجتبی(ع) روی آوردند و بیعت كردند. سپس امام(ع) خطبه‏ای بیان فرمود كه در آن بر لزوم اطاعت از خدا و پیامبر و اولی الامر تاكید شده بود و مردم را از پیروی شیطان برحذر داشت و اهمیت ایمان و عمل خیر را یادآور گردید(20). امام مجتبی(ع) در سال چهلم هجرت و در سن 37 سالگی با مردم بیعت كرد و با آن‏ها شرط كرد كه: با هر كه من صلح كنم شما هم صلح كنید، با هر كه من جنگ كنم شما هم جنگ كنید و آن‏ها قبول كردند(21). در ضمن امام(ع) نامه‏ای به معاویه نوشت و او را دعوت به بیعت كرد و متذكر شد كه اگر در امر اداره‏ی جامعه اخلال كند و جاسوس بگمارد با قاطعیت‏برخورد خواهد كرد و در مورد دستگیری و اعدام دو جاسوس وی به او هشدار داد(22). معاویه در پاسخ امام نوشت: ... من از تو سابقه بیشتری دارم، پس بهتر آن كه تو پیرو من باشی. من نیز قول می‏دهم كه خلافت مسلمانان، پس از من با تو باشد و هر چه بیت‏المال عراق است در اختیار تو خواهم گذارد...(23) و چنین بود كه معاویه از پذیرش حق امتناع ورزید و نه تنها از بیعت ‏با امام حسن(ع) خودداری كرد، بلكه عملا به طرح توطئه علیه حضرت پرداخت و با خدعه و فریب و تطمیع، افرادی را برانگیخت تا نسبت‏به قتل امام(ع) اقدام نمایند و سرانجام این امام مظلوم در بیت‏خودش به دست همسرش «جعده‏» زهر خورانده شد و به جای این كه نوشی برای مولی باشد نیشی شد كه جگر امام مجتبی(ع) را پاره كرد. امام(ع) با دسیسه معاویه مسموم گردید...(24) و پس از چهل روز در روز بیست و هشتم ماه صفر سال پنجاهم هجری به شهادت رسید و در قبرستان بقیع به خاك سپرده شد. چونان خورشیدی در دل زمین(25). 

سیّد عباس رفیعی پور علوی علویجه

            میلاد امام حسن مجتبی(ع) مبارك          

http://feraghat90.blogfa.com/post-1212.aspx

http://www.feraghat90.blogfa.com/post-86.aspx    میلاد امام حسن(ع)

http://feraghat90.blogfa.com/post-1212.aspx

            آدرس عکس

حلول ماه مبارک رمضان،ماه بندگی خدا،ماه نزول قرآن،ماه ولادت کریم اهل بیت تبریک وتهنیت باد

          سیر و سفر     
     مناسبت های خاصّ
    دقیق و مستند بدانیم.
     حکایت های شنیدنی و ...
     شعر سروده هایی از شاعران
      دل نوشته ها و دل گویه های ادبی

    yellow rose animation     red rose animated      yellow rose animation 

http://www.feraghat90.blogfa.com/post-86.aspx        میلاد امام حسن(ع)

http://feraghat90.blogfa.com/post-154.aspx        امام حسن مجتبي (ع) 1

http://feraghat90.blogfa.com/post-156.aspx       امام حسن مجتبي (ع) 2

 http://feraghat90.blogfa.com/post-890.aspx          ز خون جگر باغ لاله کرد

میلادامام حسن مجتبی(ع) مبارك

http://feraghat90.blogfa.com/post-1212.aspx

ولادت, کریم اهل بیت, ولادت امام حسن مجتبی, امام مجتبی؛مظهر جود و بخشش,

میلاد امام حسن مبارك

میلادامام حسن مجتبی(ع) مبارك

پی نوشت:

1) الرحمن، 19، 20 و 22.

2) با استفاده از مقدمه‏ی مترجم كتاب زندگانی امام حسن(ع) تالیف باقر شریف القرشی.

3) تاریخ خلفأ، ص 73، سیوطی - دائرة المعارف بستانی واژه‏ی حسن.

4) ترجمه‏ی زندگانی امام حسن، ص‏59، باقر شریف القرشی.

5) همان، ص‏60.

6) اسد الغابه، ج‏2 ص‏185.

7) البدایة والنهایة، ج‏8.

8) الاستیعاب، ج‏2.

9) مسند احمد حنبل، ج‏5 ص‏44.

10) البدایة والنهایة، ج‏8.

11) صواعق المحرقة، ص‏280- حلیة اولیأ، ص‏226.

12) الاصابه، ج‏2.

13) كنز العمال، ج‏6 ص‏222، متقی هندی.

14) ترجمه‏ی اعلام الوری ص‏304، طبرسی.

15) ستارگان درخشان، ص‏42، محمد جواد نجفی.

16) تاریخ یعقوبی، ج‏2 ص‏215- اسد الغابه، ج‏2 ص‏13، تذكره سبط بن جوزی، ص‏196.

17) ستارگان درخشان، ص‏46.

18) ارشاد مفید، ص‏348- جلأ العیون مجلسی، ص‏378، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ 1353.

19) شوری / 23.

20) زندگانی چهارده معصوم(ع)، ص‏543، عماد زاده.

21) جلأ العیون، ص‏378.

22) ارشاد مفید، ص‏350.

23) نهج البلاغه، شرح ابن ابی الحدید، ج‏16، ص‏35.

24) پیشوای دوم، ص‏28.

25) آفتابی در هزاران آیینه، ص‏119،

http://feraghat90.blogfa.com/post-1212.aspx

میلادامام حسن مجتبی(ع) مبارك

http://feraghat90.blogfa.com/post-1212.aspx

                     عظمت ماه مبارک رمضان

عظمت ماه رمضان, ماه فرصت آشتی با خدا, ماه آشتی با خدا, فضیلت ماه رمضان تغذیه صحیح و روزه داری, عظمت ماه رمضان, ماه فرصت آشتی با خدا, ماه آشتی با خدا, فضیلت ماه رمضان امام حسن ع, ولادت, محمدرضا عابدی, امام مجتبی ع, کریم اهل بیت

میلادامام حسن مجتبی(ع) مبارك



:: برچسب‌ها: امام حسن مجتبی ع , ولادت , محمدرضا عابدی , امام مجتبی ع , کریم اهل بیت ,
:: بازدید از این مطلب : 147
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 12 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : feraghat90

هیچ کس، دست خالی بر نمی گردد 
پروردگار شما با حيا و بخشنده است و شرم دارد از اين كه بنده دست (خواهش) به سوى او بگشايد و دست خالى برگرداندش. هر كه در هيچ كارى به مردم اميد نبندد و همه كارهاى خود را به خداوند عزّ و جل واگذارد،خداوند هر خواسته‏اى كه او داشته باشد ...

حلول ماه مبارک رمضان،ماه بندگی و دعا،ماه نزول قرآن،ماه ولادت کریم اهل بیت ع تهنیت باد

          سیر و سفر     
     مناسبت های خاصّ
    دقیق و مستند بدانیم.
     حکایت های شنیدنی و ...
     شعر سروده هایی از شاعران
      دل نوشته ها و دل گویه های ادبی

                  yellow rose animation     red rose animated      yellow rose animation 

http://www.feraghat90.blogfa.com/post-86.aspx        میلاد امام حسن(ع)

http://feraghat90.blogfa.com/post-154.aspx        امام حسن مجتبي (ع) 1

http://feraghat90.blogfa.com/post-156.aspx       امام حسن مجتبي (ع) 2

 http://feraghat90.blogfa.com/post-890.aspx          ز خون جگر باغ لاله کرد

http://feraghat90.blogfa.com/post-1210.aspx                                     دعا

دلتنگی؟ با یقین به اجابت، این دعارا بخوان. آرام و شاد می شوی.
اگر مبتلا به غم و اندوهی به هر دلیل، با یقین به اجابت، دعای ۵۴ صحیفه سجادیه را بخوان:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارِجَ الْهَمِّ، وَ کاشِفَ الْغَمِّ، یا رَحْمنَ الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ وَ رَحیمَهُما،اى گشاینده اندوه و از بین برنده غم، اى بخشنده و مهربان در دنیا و آخرت،صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَ افْرُجْ هَمّى، وَ اکْشِفْ غَمّى، یا واحِدُ یَابر محمد و آل محمد درود فرست و غم و اندوه مرا از بین ببر، اى یگانه،اَحَدُ یا صَمَدُ، یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ، وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ،اِعْصِمْنى اى یکتا، اى بى نیاز، اى کسى که نزاد و زاده نشد و براى او هیچ گاه شبیه و مانندى نبود. مرا از انجام گناه نگه داروَطَهِّرْنى،وَاذْهَبْ بِبَلِیَّتِى، «اَللهُ لاَ إِلَـهَ إلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ،لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌو مرا پاک کن و گرفتارى ها را از من دور ساز هیچ معبودى نیست جز خداوند یگانه زنده، که قائم به ذات خویش است. هیچگاه خواب سبک وَلاَ نَوْمٌ، لَّهُ مَا فِی السَّموتِ وَ مَا فِی الاَْرْضِ، مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ و سنگینى او را فرا نمى گیرد; آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، از آن اوست. کیست که در نزد او، جز به فرمان اوإِلاَّ بِإِذْنِهِ،یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ، وَمَا خَلْفَهُمْ، وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَىء مِّنْ شفاعت کند؟! آنچه را در پیش روى آنها ]بندگان [و پشت سرشان است مى داند; و کسى از علم او آگاه نمى گردد;عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَآءَ، وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّموتِ وَ الاَْرْضَ، وَ لاَیَـُودُهُ حِفْظُهُمَا جز به مقدارى که او بخواهد. تخت (حکومت) او، آسمانها و زمین را در برگرفته; و نگاهدارى آن دو، او را خسته نمى کند.وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ، لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ، قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَىِّ، فَمَن بلندى مقام و عظمت، مخصوص اوست. در قبول دین اکراهى نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده. بنابراین، کسى که یَکْفُرْ بِالطَّغُوتِ وَ یُؤْمِن بِاللهِ، فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لاَانفِصَامَ به طاغوت ]بت و شیطان، و هر طغیانگر [کافر شود و به خداى ایمان آورد، به دستگیره محکمى چنگ زده است، که گسستن براى آن لَهَا، وَاللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ، اَللهُ وَلِیُّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ، یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمتِ إِلَى نیست. و خداوند، شنوا و داناست. خداوند، ولىّ و سرپرست کسانى است که ایمان آورده اند; آنها را از ظلمت ها، به سوى النُّورِ، وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّـغُوتُ، یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى نور بیرون مى برد. (امّا) کسانى که کافر شدند، اولیاى آنها طاغوتها هستند; که آنها را از نور، به سوى الظُّلُمتِ، أُوْلَـئِکَ أَصْحبُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَـالِدُونَ» * «بِسْمِ اللّهِ ظلمتها بیرون مى برند; آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند ماند. * بنام خداوند الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ،مِن شَِرِّ مَا خَلَقَ، وَمِن شَرِّ غَاسِق بخشنده بخشایشگر، بگو: پناه مى برم به پروردگار سپیده صبح، از شرّ تمام آنچه آفریده است; و از شرّ هر موجود شرور إِذَا وَقَبَ، وَمِن شَرِّ النَّفَّـثَـتِ فِى الْعُقَدِ، وَمِن شَرِّ حَاسِد إِذَا حَسَدَ» *هنگامى که شبانه وارد مى شود; و از شرّ آنها که با افسون در گره ها مى دمند; و از شرّ هر حسودى هنگامى که حسد مىورزد!«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ، مَلِکِ النَّاسِ، إِلَهِ بنام خداوند بخشنده مهربان، بگو: پناه مى برم به پروردگار مردم، به مالک و حاکم مردم، به (خدا و) معبود النَّاسِ مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ، اَلَّذِى یُوَسْوِسُ فِى صُدُورِ الَّناسِ،مردم، از شرّ وسوسه گر پنهانکار، که در درون سینه انسانها وسوسه مى کند، مِن الْجِنَّةِ وَ الَّناسِ» * «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ،خواه از جنّ باشد یا از انسان! به نام خداوند بخشنده مهربان، بگو: خداوند، یکتا و یگانه است;اللَّهُ الصَّمَدُ، لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ، وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُـواً أَحَدٌ» اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ خداوندى است که همه نیازمندان قصد او مى کنند; (هرگز) نزاد، و زاده نشد; و براى او هیچ گاه شبیه و مانندى نبوده است! خدایا به تو عرض نیاز مى کنم،سُؤالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فاقَتُهُ، وَ ضَعُفَتْ قُوَّتُهُ، وَ کَثُرَتْ ذُنُوبُهُ، سُؤالَ مَنْ لا نیاز کسى که نیازمندیش شدت یافته و نیرویش ضعیف شده و گناهانش فراوان گردیده، نیاز کسى که یَجِدَ لِفاقَتِهِ مُغیثاً، وَ لا لِضَعْفِهِ مُقَوِّیاً، وَ لا لِذَنْبِهِ غافراً غَیْرَکَ،یا براى بیچارگى اش فریادرس و براى ناتوانى اش نیرودهنده و براى گناهش بخشنده اى، جز تو ندارد. اى ذَالْجَلالِ وَ الاِْکْرامِ،اَسْئَلُکَ عَمَلا تُحِبُّ بِهِ مَنْ عَمِلَ بِهِ، وَ یَقیناً تَنْفَعُ بِهِ احب شکوه و بزرگى، از تو (توفیق انجام) عملى را مى طلبم که هر کس آن را انجام دهد وى را دوست دارى و یقینى مى طلبم که هر کس مَنِ اسْتَیْقَنَ بِهِ حَقَّ الْیَقینِ فى نَفاذِاَمْرِکَ،اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ به حق الیقین از آن رسد، در انجام فرمانت، از آن سود برد. خدایا بر محمد و آل مُحَمَّد، وَ اقْبِضْ عَلَى الصِّدْقِ نَفْسى، وَ اقْطَعْ مِنَ الدُّنْیا حاجَتى، وَاجْعَلْ محمد درود فرست و مرا در حالت صدق و راستى بمیران و نیازم را از دنیاقطع فرما و میل مرا فیما عِنْدَکَ رَغْبَتى، شَوْقاً اِلى لِقائِکَ، وَ هَبْ لى صِدْقَ التَّوَکُّلِ عَلَیْکَ،به سبب شوق به لقایت، فقط در آنچه نزد توست قرار ده. و توکل راستین به خودت را به من ببخش.اَسْئَلُکَ مِنْ خَیْرِ کِتاب قَدْ خَلا،وَاَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ کِتاب قَدْ خَلا، اَسْئَلُکَ خدایا از تو، خوبى هاى نامه عملم را مى طلبم و از بدى هاى آن به تو پناه مى برم. از تو مى طلبم خَوْفَ الْعابِدینَ لَکَ، وَ عِبادَةَ الْخاشِعینَ لَکَ، وَ یَقینَ الْمُتَوَکِّلینَ عَلَیْکَ،خوف بندگانى که تو را عبادت مى کنند و عبادت کسانى که در محضر تو خاشعند و یقین آنان که بر تو توکل مى کنند وَتَوَکُّلَ الْمُؤْمِنینَ عَلَیْکَ، اَللّهُمَّ اجْعَلْ رَغْبَتى فى مَسْئَلَتى مِثْلَ رَغْبَةِ و توکل کسانى که بر تو ایمان دارند. خدایا میل و رغبتم را در خواسته ام، همانند رغبت اَوْلِیآئِکَ فی مَسائِلِهِمْ، وَ رَهْبَتی مِثْلَ رَهْبَةِ اَوْلِیائِکَ، وَاسْتَعْمِلْنى فى اولیایت در خواسته هایشان و ترسم را چونان ترس اولیایت قرار ده و مرا در مسیر مَرْضاتِکَ عَمَلا لااَتْرُکُ مَعَهُ شَیْئاً مِنْ دینِکَ مَخافَةَ اَحَد مِنْ خَلْقِکَ،اَللّهُمَّ خشنودیت چنان به کار وادار، که هرگز از ترس احدى از بندگانت دینت را رها نسازم. خدایا هذِهِ حاجَتى فَاَعْظِمْ فیها رَغْبَتى، وَ اَظْهِرْ فیها عُذْرى، وَلَقِّنى فیها این حاجت من است، رغبت مرا براى رسیدن به آن زیاد گردان (و در صورت عدم انجام آن) عذرم را آشکار گردان و حجت و دلیلم را در آن به من حُجَّتى، وَ عافِ فیها جَسَدى، اَللّهُمَّ مَنْ اَصْبَحَ لَهُ ثِقَةٌ اَوْ رَجاءٌ غَیْرُکَ،این حاجت من است، رغبت مرا براى رسیدن به آن اگر کسى اعتماد و امیدى جز تو داشته باشد،فَقَدْ اَصْبَحْتُ وَ اَنْتَ ثِقَتى وَ رَجائى فِى الاُْمُورِ کُلِّها، فَاقْضِ لی بِخَیْرِها به یقین من روزگارم را با اعتماد و امیدم در همه کارها به تو مى گذرانم. پس تو نیز عاقبت خیر براى من عاقِبَةً، وَ نَجِّنى مِنْ مُضِلاّتِ الْفِتَنِ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ،مقرّر فرما و مرا از فتنه هاى گمراه کننده نجات ده، به لطف و رحمتت اى مهربان ترین مهربانان وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد رَسُولِ اللهِ الْمُصْطَفى،وَعَلى آلِهِ الطّاهِرینَ. درود خدا بر سرور ما محمد فرستاده و برگزیده خدا و بر خاندان پاکش باد.

همه دعاهایت اجابت می شود اگر...
امام سجّاد عليه السلام:مَن لم يَرجُ النّاسَ في شي‏ءٍ ورَدَّ أمرَهُ إلى اللَّهِ‏عزّ و عجل في جميعِ اُمورِهِ استَجابَ اللَّهُ‏عزّ و عجل لَهُ في كلِّ شي‏ءٍ. هر كه در هيچ كارى به مردم اميد نبندد و همه كارهاى خود را به خداوند عزّ و جل واگذارد،خداوند هر خواسته‏اى كه او داشته باشد اجابت كند. بحارالانوار: 75 / 11 / 16

سنگدلی و اجابت دعا؟!
امام صادق عليه السلام:إنَّ اللَّهَ لا يَستَجِيبُ دُعاءً بظَهرِقلب ٍقاسٍ. خداوند دعايى را كه با سنگدلى همراه باشد مستجاب نمى‏كند. کافی: 2 / 473 / 1

بترس از نفرین پدر !
پيامبر خدا صلى الله عليه وآله:إيَّاكُم ودَعوَةَ الوالِدِ، فإنَّها أحَدُّ مِن السَّيفِ. از نفرين پدر بترسيد، كه آن از شمشير برنده‌تر است. بحارالانوار: 74 / 84 / 94

عدم تضاد کرم خداوند با حکمت او
امام علی عليه السلام:إنَّ كَرَمَ اللَّهِ سُبحانَهُ لا يَنقُضُ حِكمَتَهُ، فَلِذلِكَ لا يَقَعُ الإجابَةُ في كُلِّ دَعوَةٍ. كَرم خداوند سبحان با حكمت او تضاد پيدا نمى‏كند؛ از اين روست كه هر دعايى مستجاب نمى‏شود.غررالحکم: 3478

دعای کودکان بی گناه، مستجاب است
پيامبر خدا صلى الله عليه وآله:دعاءُ أطفالِ اُمَّتي ‏مُستَجابٌ ما لَم يُقارِفوا الذُّنوبَ. دعاى كودكان امّت من، در صورتى كه به گناهان آلوده نشده باشند، مستجاب مى‏شود.بحارالانوار: 93 / 375 / 14

با تلاوت قران، یک دعای اجابت شده طلب تو
امام حسن عليه السلام:مَن قَرَأ القرآنَ كانَت لَهُ دعوةٌ مُجابةٌ إمّا مُعَجَّلَةً و إمّا مُؤَجَّلةً. كسى كه قرآن بخواند، يك دعاى مستجاب شده دارد، دير مستجاب شود، يا زود.بحارالانوار: 93 / 313 / 17

نفرین دوست در حق دوست، پذیرفته نمی شود
پيامبر خدا صلى الله عليه وآله:سألتُ اللَّهَ أن لا يَستَجيبَ دعاءَ حبيبٍ على‏ حبيبِهِ. من از خداوند خواهش كردم كه نفرينِ دوست را در حقّ دوستش مستجاب نكند.بحار الانوار: 93 / 378 / 21

دعای این ها اجابت نمی شود
امام صادق عليه السلام:أربعٌ لا يُستَجابُ لَهُم دعاءٌ: الرجلُ جالسٌ في بَيتِهِ يقولُ: يا ربِّ ارزُقْني، فيقولُ لَهُ:أ لَم آمُرْكَ بالطَّلَبِ؟! ورجلٌ كانَت لَهُ امرأةٌ فَدَعا علَيها، فيقولُ: أ لَم أجعَلْ أمرَها بيدِكَ؟! ورجلٌ كانَ لَهُ مالٌ فأفسَدَهُ فيقولُ: يا ربِّ ارزُقْني، فيقولُ لَهُ: أ لَم آمُرْكَ بالاقتِصادِ؟!... ورجلٌ كانَ لَهُ مالٌ فأدانَهُ بغيرِ بَيِّنَةٍ فَيَقولُ: أ لَم آمُرْكَ بِالشَّهادَةِ؟! دعاى چهار كس مستجاب نمى‏شود: مردى كه در خانه‏اش بنشيند و بگويد:خدايا ! روزى مرا برسان. كه خداوند به او مى‏فرمايد: مگر به تو دستور نداده‌‏ام كه در طلب كسب روزى برآيى؟و مردى كه زنش را نفرين كند؛ كه خداوند مى‏فرمايد:مگر كار او را به تو واگذار نكرده‏‌ام؟ و مردى كه مال و ثروتى داشته باشد و آن را به هدر دهد و بگويد:خدايا ! مرا روزى ده؛ كه خداوند پاسخش دهد: مگر به تو دستور ندادم كه صرفه‏‌جو باش؟... و مردى كه مال خود را بدون سند و گواه، به كسى وام دهد؛ كه خداوند به او گويد: مگر به تو دستور ندادم كه (هنگام وام دادن) گواه و سند بگيرى؟ الدعوات: 33 / 75

از تأخیر در اجابت دعا، نا امید نشو
امام على عليه السلام:لا يُقَنِّطَنَّكَ إبطاءُ إجابتِهِ فإنَّ العطيَّةَ على‏ قَدْرِ النِّيَّةِ، وربّما اُخِّرَتْ عنكَ الإجابةُ لِيَكونَ ذلكَ أعظَمَ لِأجرِ السائلِ وأجزَلَ لِعَطاءِ الآمِلِ، وربّما سألتَ الشي‏ءَ فلم تُؤْتاهُ واُوتيتَ خيراً مِنهُ عاجِلاً أو آجِلاً،أو صُرِفَ عنكَ لِما هُوَ خيرٌ لكَ، فَلَرُبَّ أمرٍ قد طَلِبْتَهُ وفيهِ هلاكُ دينِكَ لو اُوتيتَهُ. تأخير در اجابت دعا تو را نوميد نگرداند؛ زيرا كه بخشش (خداوند) بسته به نيّت تو است؛ چه بسا كه در برآوردن خواهشت تأخير شود، تا بدين وسيله خواهنده را پاداش بزرگترو اميدوار (به بخشش الهى) را بخشش بيشتر دهد؛ بسا باشد كه چيزى بخواهى و به تو داده نشود امّا دير يا زود بهتر از آن به تو داده شود، يا براى خير و مصلحت تو از تو دريغ شده است. و بسا خواسته‌‏اى كه اگر برآورده شود موجب نابودى و تباهى دين تو گردد. کشف المحجة: 228

می خواهد صدایت را بشنود اگر دعایت را اجابت نمی کند
امام صادق عليه السلام:قالَ اللَّهُ تعالى‏: وعِزَّتي وجلالي وعَظَمَتي وبَهائي، إنّي لَأَحمِي وَليّي أن اُعطِيَهُ في دارِ الدنيا شيئاً يشغَلُهُ عن ذِكري حتّى‏ يَدعُوَني فأسمَعَ صوتَهُ، و إنّي لَأُعطي الكافرَ مُنيَتَهُ حتّى‏ لا يَدعُوَني فَأسمَعَ صوتَهُ بُغضاً لَهُ. خداوند متعال فرموده است: به عزّت و جلال و عظمت و شكوهم سوگند كه من دريغم مى‏آيددر دنيا به دوست خود چيزى دهم كه او را از ياد من غافل كند؛ زيرا مى‏خواهم مرا بخواند تاصدايش را بشنوم. و كافر را به آرزويش مى‏رسانم؛ زيرا از او نفرت دارم و نمى‏خواهم مرا بخواند.و صدايش را بشنوم. التمحیص: 33 / 17

4 نکته مهم برای اجابت دعا
امام صادق عليه السلام:جاءَ رجلٌ إلى‏ أميرِ المؤمنينَ عليه السلام فقال: إنّي دَعَوتُ اللَّهَ فلَم أرَ الإجابةَ ! فقالَ: لقد وَصَفتَ اللَّهَ بغيرِ صِفاتِهِ، و إنَّ للدُّعاءِ أربعَ خصالٍ: إخلاصُ السَّريرةِ، و إحضارُ النِّيّةِ، ومَعرفةُ الوسيلةِ، والإنصافُ في المسألةِ، فهل دَعَوتَ وأنتَ عارفٌ بهذهِ الأربعةِ؟ قالَ:لا، قالَ: فاعرِفْهُنَّ. مردى خدمت امير المؤمنين عليه السلام آمد و عرض كرد: من خدا را مى‏خوانم ولى اجابتى نمى‏بينم؟حضرت فرمود: چون تو خدا را با صفاتى جز صفات او وصف مى‏كنى (و مى‏خوانى)، همانا دعا را چهار خصلت باشد:اخلاص باطنى، تصميم و نيّت، شناخت وسيله و انصاف داشتن در خواسته. آيا تو با آگاهى از اين چهار نكته دعا مى‏كنى؟ عرض كرد: خير. حضرت فرمود: پس، آنها را بشناس (و با توجه به اين چهار نكته دعا كن). تنبیه الخواطر: 1 / 302

هیچ کس، دست خالی بر نمی گردد
پيامبر خدا صلى الله عليه وآله:إنَّ رَبَّكم حَيِيٌّ كريمٌ، يَستَحيِي أن يَبسُطَ العبدُ يَدَيهِ إلَيهِ فَيَرُدَّهُما صِفراً. همانا پروردگار شما با حيا و بخشنده است و شرم دارد از اين كه بنده دست (خواهش) به سوى او بگشايد و دست خالى برگرداندش. کنزالعمال: 3128

هیچ دعایی، بی نتیجه نیست
امام سجّاد عليه السلام:المؤمنُ مِن دُعائهِ على‏ ثلاثٍ: إمّا أن يُدَّخَرَ لَهُ، و إمّا أن يُعَجَّلَ لَهُ،و إمّا أن يَدْفَعَ عَنهُ بَلاءً يُريدُ أن يُصِيبَهُ. دعاى مؤمن از سه حال خارج نيست: يا برايش ذخيره مى‏گردد، يا در دنيا برآورده مى‏شود، يا بلايى را كه مى‏خواهد به او برسد دفع مى‏كند. تحف العقول: 280

نا شدنی ها و نارواهارا مخواه که اجابت نمی شود
امام على عليه السلام:يا صاحِبَ الدُّعاءِ، لاتَسأل عَمّا لا يَكونُ ولا يَحِلُّ. اى كسى كه دعا مى‏كنى، آنچه را ناشدنى و نارواست از خدا مخواه. الخصال: 635 / 10

چرا دعای ما، اجابت نمی شود؟
امام صادق عليه السلام:لأ نَّكُم تَدعونَ مَن لا تَعرِفونَهُ. در پاسخ به گروهى كه از آن حضرت پرسيدند: چرا ما دعا مى‏كنيم، امّا مستجاب نمى‏شود؟ فرمودند: چون كسى را مى‏خوانيد كه نمى‏شناسيدش. بحارالانوار: 93 / 368 / 4.

حلول ماه مبارک رمضان،ماه بندگی خدا،ماه نزول قرآن،ماه ولادت کریم اهل بیت تبریک وتهنیت باد

          سیر و سفر     
     مناسبت های خاصّ
    دقیق و مستند بدانیم.
     حکایت های شنیدنی و ...
     شعر سروده هایی از شاعران
      دل نوشته ها و دل گویه های ادبی

                  yellow rose animation     red rose animated      yellow rose animation 

http://www.feraghat90.blogfa.com/post-86.aspx        میلاد امام حسن(ع)

http://feraghat90.blogfa.com/post-154.aspx        امام حسن مجتبي (ع) 1

http://feraghat90.blogfa.com/post-156.aspx       امام حسن مجتبي (ع) 2

 http://feraghat90.blogfa.com/post-890.aspx          ز خون جگر باغ لاله کرد

http://feraghat90.blogfa.com/post-1210.aspx                                     دعا

دعا, محمدرضا عابدی, ولادت, ماه دعا, ماه نیایش

http://feraghat90.blogfa.com/post-1210.aspx                                     دعا



:: برچسب‌ها: دعا , محمدرضا عابدی , ولادت , ماه دعا , ماه نیایش ,
:: بازدید از این مطلب : 153
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 10 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : feraghat90

yellow rose animation     red rose animated      yellow rose animation 

http://www.feraghat90.blogfa.com/post-86.aspx        میلاد امام حسن(ع)

http://feraghat90.blogfa.com/post-154.aspx        امام حسن مجتبي (ع) 1

http://feraghat90.blogfa.com/post-156.aspx       امام حسن مجتبي (ع) 2

 http://feraghat90.blogfa.com/post-890.aspx          ز خون جگر باغ لاله کرد

سیره امام حسن مجتبی(ع)
امام حسن مجتبى (ع) گاهى مبالغ قابل توجهی پول يكجا به مستمندان مي‎‏بخشيدند تا زندگى آبرومندانه‏‏اى تشكيل بدهند و احياناً سرمايه‏‏اى براى خود تهيه نمايند و دیگر نیاز نباشد هر روز دست نیاز به سوی این و آن بلند کنند. به دلیل همین بخشش‏های بی‏نظیر، امام حسن(ع) به «کریم اهل بیت(ع)» شهرت یافتند. پانزدهم ماه مبارک رمضان مصادف با میلاد با سعادت امام حسن مجتبی(ع) است. این امام همام بیش از هر صفت دیگری به جود و بخشش شهرت یافته‏اند و  ایشان را «کریم اهل بیت(ع)» نامیده‏اند.

ولادت
امام‌ حسن‌ (ع‌) فرزند امير مؤمنان‌ على‌ بن‌ ابيطالب(ع)‌ و مادرش‌ فاطمه‌زهرا(س)، دختر پيامبر خدا (ص‌) است‌. امام‌ حسن‌ (ع‌) در شب‌ نيمه‌ ماه‌ رمضان‌ سال‌ سوم‌ هجرت‌ در مدينه‌ تولد يافت‌. ایشان نخستين‌ پسرى‌ بود كه‌ خداوند متعال‌ به‌ خانواده‌ على‌(ع) و فاطمه(س)‌ عنايت‌ كرد. رسول‌ اكرم‌ (ص‌) بلافاصله‌ پس‌ از ولادتش‌، او را گرفت‌ و در گوش‌ چپش‌ اقامه‌ گفت‌. سپس‌ براى‌ او گوسفندى‌ قربانى‌ كرد، سرش‌ را تراشيد و هم وزن‌ موى‌ سرش‌ - كه‌ يك‌ درم‌ و چيزى‌ افزون‌ بود - نقره‌ به‌ مستمندان‌ داد. پيامبر (ص‌) دستور داد تا سرش‌ را عطر آگين‌ كنند و از آن‌ هنگام‌ آيين‌ عقيقه‌ و صدقه‌ دادن‌ به‌ هموزن‌ موى‌ سر نوزاد سنت‌ شد.از امام سجاد علیه السلام روایت است كه «چون حضرت مجتبی علیه السلام به دنیا آمد، جبرییل بر پیامبر اكرم نازل شد و از طرف حق تعالی گفت: چون منزلت امیرالمؤمنین نسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسی است و اسم پسر هارون حسن بوده است، پس اسم او را حسن بگذارید.»مشهورترین كنیه آن بزرگوار «ابومحمّد»، و مشهورترین القاب ایشان «مجتبی» و «سبط اكبر» است.پيامبر اكرم‌(ص‌) به‌ حسن(ع)‌ و برادرش‌ حسين(ع)‌ علاقه‌ خاصى‌ داشت‌ و بارها مى‌فرمود كه‌ حسن‌ و حسين‌ فرزندان‌ منند و به‌ پاس‌ همين‌ سخن،‌ امام على(ع)‌ به‌ ساير فرزندان‌ خود مى‌فرمود :«شما فرزندان‌ من‌ هستيد و حسن‌ و حسين‌ فرزندان‌ پيغمبر خدايند». امام‌ حسن(ع)‌ هفت‌ سال‌ و خرده‌اى‌ زمان‌ جد بزرگوارش‌ را درك‌ نمود و در آغوش‌ مهر آن‌ حضرت‌ بسر برد و پس‌ از رحلت‌ پيامبر (ص‌) كه‌ با رحلت‌ حضرت‌ فاطمه‌ دو ماه‌ يا سه‌ ماه‌ بيشتر فاصله‌ نداشت‌، تحت‌ تربيت‌ پدر بزرگوار خود قرار گرفت‌. ایشان پس‌ از شهادت‌ پدر بزرگوار خود به‌ امر خدا و طبق‌ وصيت‌ آن‌ حضرت‌، به‌ امامت‌ رسيد و ده سال امامت ایشان به طول انجامید؛ ایشان مقام‌ خلافت‌ ظ‌اهرى‌ را نيز اشغال‌ كرد، و نزديك‌ به‌ شش‌ ماه‌ به‌ اداره‌ امور مسلمين‌ پرداخت‌. در اين‌ مدت‌، معاويه‌ كه‌ دشمن‌ سرسخت‌ على‌ (ع‌) و خاندان‌ او بود و سال ها به‌ طمع‌ خلافت‌ (در آغاز به‌ بهانه‌ خونخواهى‌ عثمان‌ و در آخر آشكارا به‌ طلب‌ خلافت) جنگيده‌ بود، به‌ عراق‌ كه‌ مقر خلافت‌ امام‌ حسن‌ (ع‌) بود لشكر كشيد.

    میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) مبارك

           

کمالات‌ اخلاقی
امام حسن علیه السلام از هر جهت حسن است. جدّی چون رسول اكرم صلی الله علیه و آله داشت، و پدری چون امیرالمؤمنین، و مادری چون زهرای مرضیه.اگر از همه قوانین مؤثر در تشكیل شخصیت كودك مثل قانون وراثت بگذریم، برداشت فرزند از گفتار و كردار پدر و مادر را نمی‌توانیم انكار كنیم. وقتی جدّی چون رسول اكرم به قدری عبادت كند كه پاهای مبارك او متورم شود و آیه « ما انزلنا علیك القرآن لتشقی»؛ پیامبر ما بر تو قرآن را نازل نكردیم تا به مشقّت بیفتی" در حق وی نازل گردد، سبطی چون حسن تربیت می‌شود كه بیشتر از بیست بار پیاده به مكه می‌رود و در بعضی از سفرها، پاهای مبارك آن حضرت متورم می‌شود. هنگامی كه پدری چون امیرالمؤمنین علیه السلام در دل شب در وسط میدان سجّاده بیندازد و تكبیرها از او شنیده شود و از ترس و ابهت پروردگار عالم بنالد، پسری چون حسن تربیت می‌شود كه موقع وضو گرفتن بدنش می‌لرزد و وقتی وارد مسجد می‌شود با تضرع می‌گوید: «الهی ضیفك ببابك یا محسن قد اتاك المسئ فتجاور عن قبیح عندی بجمیل ما عندك یا كریم» (ای خدا مهمان تو در خانه‌ات آمده است، ای نیكوكار، گنهكار به در خانه تو آمده، ای كریم به خوبی خود از زشتی او بگذر.)مادری چون زهرا(س) دارد كه غذای خود و وابستگان خود را به فقیر می‌دهد، سپس غذا تهیه می‌كند، یتیمی می‌آید و باز غذا را به او می‌دهد و در بار سوم غذا را به اسیر می‌دهد و بالاخره با آب افطار می‌كنند و غذا نمی‌خورند، و آیه مباركه«یطعمون الطعام علی حبه مسكینا و یتیما و اسیرا» ؛ (و غذای خود را كه به آن احتیاج داشتند به فقیر و یتیم و اسیر می‌دهند)در حق آنان نازل می‌شود؛ این ایثارگری را فرزندش حسن به ارث خواهد برد.امام‌ حسن‌ (ع‌) در كمالات‌ انسانى‌ يادگار پدر و نمونه‌ كامل‌ جد بزرگوار خودبود. تا پيغمبر (ص‌) زنده‌ بود، او و برادرش‌ حسين‌ در كنار آن‌ حضرت‌ جاى‌ داشتند، گاهى‌ آنان‌ را بر دوش‌ خود سوار مى‌كرد و مى‌بوسيد و مى‌بوييد. از پيغمبر اكرم‌ (ص‌) روايت‌ كرده‌اند كه‌ درباره‌ امام‌ حسن‌ و امام‌ حسين‌ (ع‌) مى‌فرمود: اين‌ دو فرزند من‌، امام‌ هستند خواه‌ برخيزند و خواه‌ بنشينند ( كنايه‌ از اين‌ كه‌ در هر حال‌ امام‌ و پيشوايند ). امام‌ حسن‌ (ع‌) زمانی که ‌ وضو مى‌گرفت‌ و به‌ نماز مى‌ايستاد، بدنش‌ به‌ لرزه‌ مى‌افتاد و رنگش‌ زرد مى‌شد. سه‌ نوبت‌ دارائيش‌ را با خدا تقسيم‌ كرد و دو نوبت‌ از تمام‌ مال‌ خود براى‌ خدا گذشت‌. گفته‏اند‌: "امام حسن‌ (ع‌) در زمان‌ خودش‌ عابدترين‌ و بى‌‏اعتناترين‌ مردم‌ به‌ زيور دنيا بود". در سرشت‌ و طينت‌ امام‌ حسن‌ (ع‌) برترين‌ نشانه‌هاى‌ انسانيت‌ وجود داشت‌. هركه‌ او را مى‌ديد به‌ ديده‌اش‌ بزرگ‌ مى‌آمد و هر كه‌ با او آميزش‌ داشت‌ بدو محبت‌ مى‌ورزيد و هر دوست‌ يا دشمنى‌ كه‌ سخن‌ يا خطبه‌ او را مى‌شنيد، به‌ آسانى‌ درنگ‌ مى‌كردتا او سخن‌ خود را تمام‌ كند و خطبه‌اش‌ را به‌ پايان‌ برد.
ابن‌ عباس‌ كه‌ از امام‌ حسن‌ و امام‌ حسين‌ (ع‌) مسن‌‎ر بود، ركاب‌ اسبشان‌ را مى‌گرفت‌ و بدين‌ كار افتخار مى‌كرد و مى‌گفت‌: اينها پسران‌ رسول‌ خدايند. با اين‌ شأن‌ و منزلت‌، تواضعش‌ چنان‌ بود كه‌ روزى‌ بر عده‌اى‌ مستمند مى‌گذشت‌، آنها پاره‌هاى‌ نان‌ را بر زمين‌ نهاده‌ و خود روى‌ زمين‌ نشسته‌ بودند و مى‌خوردند، چون‌ حسن‌ بن‌ على‌ را ديدند گفتند: «اى‌ پسر رسول‌ خدا بيا با ما هم‌ غذا شو». امام‌ حسن‌ (ع‌) فورا از مركب‌ فرود آمد و فرمود‌:«خدا متكبرين‌ را دوست‌ نمى‏دارد». و با آنان‌ به‌ غذا خوردن‌ مشغول‌ شد. آن‎گاه‌ آنها را به‌ ميهمانى‌ خود دعوت‌ كرد، هم‌ غذا به‌ آنان‌ داد و هم‌ پوشاك‌. در جود و بخشش‌ امام‌ حسن‌ (ع‌) روایات متعددی نقل شده است؛ در کتاب "باقر شریف القرشی" در مورد امام حسن مجتبی آمده است: از امام پرسیدند چرا هرگز سائلی را ناامید برنمی‌گردانید؟ فرمودند: من هم به درگاه خدا سائلی هستم و می‌خواهم که خدا مرا محروم نسازد و شرم دارم که با چنین امیدی سائلان را ناامید کنم. خداوندی که عنایتش را به من ارزانی می‌دارد، می‌خواهد که من هم به مردم کمک کنم. امام مجتبى (ع) گاهى مبالغ توجهى پول را، يكجا به مستمندان مي ‏بخشيد، به طورى كه مايه شگفت واقع مي ‏شد. نكته يك چنين بخشش چشمگير اين است كه حضرت مجتبى (ع) با اين كار براى هميشه شخص فقير را بى نياز مي ‏ساخت و او مي ‏توانست با اين مبلغ، تمام احتياجات خود را برطرف نموده و زندگى آبرومندانه ‏اى تشكيل بدهد و احياناً سرمايه ‏اى براى خود تهيه نمايد. امام روا نمي ‏ديد مبلغ ناچيزى كه خرج يك روز فقير را بسختى تأمين مي ‏كند، به وى داده شود و در نتيجه او ناگزير گردد براى تامين روزى بخور و نميرى، هر روز دست احتياج به سوى اين و آن دراز كند.به دلیل همین بخشش‎های بی‏نظیر، امام حسن(ع) به «کریم اهل بیت(ع)» شهرت یافتند.

تولد و کودکي
فرزند گرامي رسول الله و نخستين نوه ي او در مقدس ترين ماه هاي سال قمري يعني پانزدهم رمضان سال سوم هجرت چشم به جهان گشود.امام مجتبي عليه السلام در دامان حضرت زهرا (س) بزرگ شد. او از همان دوران کودکي از نبوغ سرشاري برخوردار بود وي با حافظه ي نيرومندش، آياتي را که بر پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله نازل مي شد، مي شنيد و همه را حفظ مي کرد و وقتي به خانه مي رفت براي مادرش مي خواند و حضرت فاطمه (س) آن آيات و سخنان رسول الله صلي الله عليه و آله را براي حضرت علي عليه السلام نقل مي کرد و علي عليه السلام به شگفتي مي پرسيد: اين آيات را چگونه شنيده است؟ و زهراي مرضيه مي فرمود: از حسن عليه السلام شنيده ام.به داستاني در اين مورد توجه کنيد: «روزي علي عليه السلام پنهان از ديدگان فرزندش به انتظار نشست، تا ببيند فرزندش چگونه آيات را بر مادرش تلاوت مي کند.امام حسن عليه السلام به خانه آمد و خواست آيات قرآن را براي مادرش بخواند ولي زبانش به لکنت افتاد و از گفتار باز ماند و چون مادرش علت را پرسيد، گفت: مادر جان! گويا شخصيت بزرگي در اين خانه است که شکوه وجودش، مرا از سخن گفتن باز مي دارد».

اسوه ي بزرگواري
امام حسن عليه السلام در طول زندگي پر برکتش همواره در راه هدايت و ارشاد مردم گام بر مي داشت و شيوه ي برخوردش با عموم مردم - حتي دشمنان - چنان جالب و زيبا بود که همه را به خود جذب مي کرد.مورخين نوشته اند «روزي امام مجتبي عليه السلام سواره از راهي مي گذشت. مردي شامي بر سر راه آن حضرت آمد و ناسزا گفت. وقتي که فحش هايش تمام شد، امام عليه السلام رو به او کرده و سلامش کرد! آنگاه خنديد و گفت: اي مرد! فکر مي کنم در اين جا غريب هستي... اگر از ما چيزي بخواهي، به تو عطا خواهيم کرد. اگر گرسنه اي سيرت مي کنيم، اگر برهنه اي مي پوشانيمت، اگر نيازي داري، بي نيازت مي کنيم، اگر از جايي رانده شده اي پناهت مي دهيم، اگر حاجتي خواسته باشي برآورده مي کنيم، هم اينک بيا و مهمان ما باش. تا وقتي که اين جا هستي مهمان مايي...مرد شامي که اين همه دل جويي و محبت را از امام مشاهده کرد به گريه افتاد و گفت:«شهادت مي دهم که تو خليفه ي خدا روي زمين هستي و خداوند بهتر مي داند که مقام خلافت و رسالت را در کجا قرار دهد. من پيش از اين، دشمني تو و پدرت را به سختي در دل داشتم. اما اکنون تو را محبوب ترين خلق خدا مي دانم.آن مرد، از آن پس، از دوستان و پيروان امام عليه السلام به شمار آمد و تا هنگامي که در مدينه بود، همچنان مهمان آن بزرگوار بود.

اسوه ي ايثارگري
يکي ديگر از صفات برجسته ي امام مجتبي عليه السلام انفاق و بخشش بي سابقه ي اوست.تاريخ نگاران نوشته اند: امام حسن عليه السلام دوبار تمام ثروت خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار دارايي اش را به دو نصف کرده، نيمي را براي خود گذاشت و نصف ديگر را در راه خدا انفاق کرد. امام حسن عليه السلام ملجاء درماندگان، آرام بخش دل هاي دردمندان و اميد تهيدستان بود، هيچ گاه نشد که فقيري به حضور آن بزرگوار برسد و دست خالي برگردد. در همين مورد نقل کرده اند: مردي به حضور امام حسن عليه السلام آمد و اظهار فقر و حاجت کرد. امام حسن عليه السلام دستور داد تا پنجاه هزار درهم، به اضافه ي پانصد دينار به او بدهند. مرد سائل حمالي را صدا زد که پول هايش را برايش ببرد. امام مجتبي عليه السلام پوستين خود را هم به آن مرد داد و فرمود: اين را هم به جاي کرايه به آن مرد بده.

ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) مبارک باد

پاورقي:
ستارگان درخشان، ص 42 و ص 46، محمد جواد نجفي.
تاريخ خلفاء، ص 73، سيوطي - دائرة المعارف بستاني واژه ي حسن.
ترجمه ي زندگاني امام حسن، ص 59، باقر شريف القرشي و همان، ص 60.
تاريخ يعقوبي، ج 2 ص 215- اسد الغابه، ج 2 ص 13، تذکره سبط بن جوزي، ص 196.

منابع:
ابنا، خبرگزاری اهل بیت(ع).
http://www.kareym.valiasr-aj.net.

yellow rose animation     red rose animated      yellow rose animation 

 

http://www.feraghat90.blogfa.com/post-86.aspx        میلاد امام حسن(ع)

http://feraghat90.blogfa.com/post-154.aspx        امام حسن مجتبي (ع) 1

http://feraghat90.blogfa.com/post-156.aspx       امام حسن مجتبي (ع) 2

 http://feraghat90.blogfa.com/post-890.aspx          ز خون جگر باغ لاله کرد

         میلاد امام حسن(ع) مبارك          

نسيمي از آموزه هاي اخلاقي امام حسن مجتبي(ع)

http://feraghat90.blogfa.com/post-143.aspx
 


 ولادت, کریم اهل بیت, ولادت امام حسن مجتبی, امام حسن مجتبی؛مظهر جود و بخشش, میلاد امام حسن, ع, مبارك

    میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) مبارك

           



:: برچسب‌ها: ولادت , کریم اهل بیت , ولادت امام حسن مجتبی , امام حسن مجتبی؛مظهر جود و بخشش , میلاد امام حسن , ع , مبارك ,
:: بازدید از این مطلب : 128
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : feraghat90

سیر و سفر
مناسبت های خاصّ
دقیق و مستند بدانیم.
حکایت های شنیدنی و ...
شعر سروده هایی از شاعران
دل نوشته ها و دل گویه های ادبی

ماه شعبان، ماه رسول خدا ص: ماه رجب ماه خدا، ماه شعبان ماه رسول خدا ص و ماه رمضان ماه امّت رسول خدا ص است. ماه شعبان ماهی است که اعمال انسان ها به سوی خدا بالا می رود در حالی که مردم از آن غافلند.


پیشوای فضیلت و کرامت 1
پیشوایان معصوم(ع)، مصداق تمام زیبایی های اخلاقی و الگوی جاودانه پاکی و انسانیتند. امام حسین ـ علیه السلام ـ سبط پیامبر، فرزند دختر رسول خدا(ص) و علی مرتضی(ع)، نیز مظهر شجاعت و الگوی فروتنی و تسلیم به درگاه ایزدی است. گرامی­داشت ولادتش با یاد و خاطره شهادتش گره خورده است. امام حسين(ع) فرزند اميرمؤمنان علي بن ابي طالب(ع) و فاطمه زهرا(س)، دومين فرزند آن دو بزرگوار و محبوب پيامبراكرم(ص) بود. 

امام حسین(ع) اسوه تواضع و فروتنی
پیشوایان معصوم(ع) الگوی فضیلت های اخلاقی اند. در بیان فروتنی امام حسین ـ علیه السلام ـ در کتاب شرح شهاب الاخبار چنین آمده است:حکایت: «امام حسین(ع) می گذشت، به قومی درویش[13] رسید و از آن پاره های نان که از خانه ها جمع کرده بودند بر سر گلیمی کرده بودند و می خوردند، چون امام حسین(ع) را دیدند گفتند: «یابن رسول الله به چاشت خوردن مساعدت کن.» از اسب فرود آمد و گفت: «خدای تعالی متکبران را دشمن دارد» و با ایشان بنشست چون قدری خورده بود، گفت ایشان را که «شما نیز مرا اجابت کنید.» با وی برفتند و آنچه حاضر بود بخوردند».[14]

امام حسین(ع) فرزند رسول خدا(ص)
حکایت: «به وقتی حجاج ظالم مردی را از علمای دین بیاورد و گفت که از تو به من رسانیدند که تو همی گویی که حسن و حسین فرزندان مصطفی(ص) بودند؟ عالم گفت: از کتاب خدا گفتم، حجاج گفت: اگر درست نگردانی، به زشت ترین وجهی بفرمایم تا بکشندت، مرد عالم برخواند: [15] پس گفت: معلوم است که عیسی(ع) بی­پدر بود و از ابراهیم تا به وی اندر هزار سال بود، به حکم آنکه مادرش مریم از بنی اسرائیل بود، خدای تعالی وی را از فرزندان ابراهیم(ع) شمرد. چگونه حسن(ع) و حسین(ع) از فرزندان حضرت مصطفی(ص) نباشند که میان ایشان به جز از فاطمه(س) نبود؟! حجاج چون این سخن بشنید ساکت شد و از غم چنان شد که نزدیک بود که جانِ پَلیدش به سِج،ین[16] پیوندد».[17]در بیان فضایل اهل بیت(ع) سخن بسیار است و چه فضیلتی بالاتر از اینکه در فرمایشات پیامبر گرامی اسلام، اهل بیت یکی از ثقلین نام­برده شده­اند: حکمت: «من در میان شما دو چیز بزرگ می گذارم؛ یکی از آن [دو] کتاب خداست که در اوست راه راست مر مؤمنان را، و از اوست روشنی دل مر عارفان را، پس فراگیرید آن را و چنگ در آن زنید و بدان متمسک گردید که حَبْل خداست، هر که چنگ در آن زند به مراد برسد. دوم، اهل بیت من، به یاد می دهم شما را حضرت خداوند ـ تعالی ـ را ، یعنی او را گواه می گیرم در نیکو داشت اهل­بیت من [و حضرت سه بار این جمله را (اَذْکُرْکُمْ اللهَ فی ا َهْلِ­بَیْتِی) تکرار کردند] و در تکرار این سخن سه بار، دلیلی واضح قایم می شود در تعظیم اهل بیت و محبت و متابعت ایشان».و اهل بیت رسول(ص) علی و فاطمه و حسن و حسین­اند؛ به دلیل آن حدیث که در صحیحین وارد است که آن هنگام که این آیت فرود آمد که: حضرت رسالت(ص) علی و فاطمه و حسن و حسین را بخواند و گفت: «اَللهُمَ هولاء أَهلُ بَیتی» (خدایا، اینان خاندان منند).دیگر در حق فاطمه(س) فرمود: فاطمه پاره ای است از من، هر که او را برنجاند مرا رنجانیده باشد و هر که مرا برنجاند، خدای را رنجانیده باشد. و این حدیث دلالتی تمام دارد بر کمال شرف سیده نساء عالمیان و نور دیده صفوف آدمیان، صدف گوهر امامت، شفاعت­خواه روز قیامت، بتول عذرا، فاطمه زهرا.بهتر و مِهترِ زمین و ز مَن/صدف گوهر حسین و حسن. و دیگر در حق حسن و حسین فرمود که الحسن و الحسین سی،دا شباب اهل الجنة حسن و حسین(ع) (سَروَر جوانان بهشتی­اند.) و در حدیثی دیگر آمده که: چون خدای تعالی بهشت را بیافرید، او را وعده داد که تو مسکین صُلَحا و اهل تقوا باشی و فقرا و زهاد ساکنان تو باشند، بهشت گفت: «الهی لِمَ جَعَلتَنی مَسکَنُ المَساکین؛ یعنی چرا مرا مسکن مسکینان گردانیدی؟» خطاب آمد که »ای بهشت! تو راضی نباشی که ارکان تو را به حسن و حسین آراسته گردانم؟» پس بهشت خرامید و گفت: راضی شدم پروردگارا، راضی شدم.دو در، دُرج کرامت، دو بَذرِ بُرج کمال//دو مهر اوج هدایت، دو صدر مسند دین. فلک متابع این و مَلَک ثناگرِ آن//جهان منور از آن و زمین مُزَی،ن از این.

ای عزیز! زبان بیان در صفت آل محمد به کلال[18] منسوب است و جمال کمال ایشان از باصره بصیرت ارباب قیل و قال محجوب؛ چه ایشانند نجوم بُروج هدایت و بروج نجوم ولایت، سلاطین[19] اقالیم عصمت، شیران بیشه فتوت، مسندنشینان قصر حرمت، سلطان نشانان مصر عز،ت، ثمرات کرامت، قطرات رَشَحات امامت، عالمان اسرار ربانی، خازنان فُیوض سبحانی، مالکان طُرُق رَشاد، سالکان طریق اِرشاد، خاصان حضرت اِلاه، نایبان محمد رسول الله(ص): آل پیغمبر حریم کبریا را محرمند//آل پیغمبر به عالم فخر آل آدمند. آل پیغمبر ز نور ایزد پاکند، از آن//در طریقِ دین امام خلق جمله عالمند. روشنی دل از ایشان است؛ چون موسی کَفَند//زندگی،ِ جان هم ایشانند، چون عیسی دمند.
نسبت آل نبی با سایر خلق جهان//گر کنی ضرب المثل بحر محیط و شبنمند[20]

رضا به رضای خدا
نکته: «ارادت و خواست سالک سائر[21] به جانب حق با رضای حق [تعالی] منض،م[22] شود و اصلاً غیر رضای حق، در هیچ امری طلب ننماید و ارادت خود از میانه بردارد و در جمیع اقوال و افعال نظرش بر رضای الهی باشد؛ نه به حَظ،ِ نفس خود، و ارادت و رضای او در ارادت و رضای حق محو و متلاشی گشته، خواست الهی خواست او شده باشد. قوله تعالی [23] اشارت با بشارتی است بر آنکه سیر رجوعی، مشروط به رضاست؛ گویا این معنی دارد که راه رجوع به جانب حق نیست؛ مگر رضا. نقل است که پیش امام حسین(ع) گفتند که اباذر(ره) فرموده است که: «نزد من درویشی، بهتر از توانگری و بیماری، بهتر از تندرستی است.» امام ]حسین(ع)[ فرمود: «رحمت بر اباذر باد؛ اما من می گویم که هر که کار خویش با خدا گذاشت، هرگز تمنا نکند؛ ال،ا آن چیز را که خدا از برای وی اختیار فرموده است. گر مرادم را مذاق شک،ر است//نامرادی نی مراد دلبر است. ناخوش او خوش بود بر جان ما//جان فدای یار دل رنجان ما.عاشقم بر رنج خویش و درد خویش//بهر خشنودی شاه فرد خویش[24]


یاد شهادت هنگام ولادت
در کتاب آثار احمدی آمده است:حکایت: «ولادت او در مدینه بود وقت سحر بود که آن سرو چمن ولایت و آن نهال اقبال بوستان امامت در حدیقه حیات قد کشید و غُنچه عصمت و طهارت به نسیم عنایت الهی شکفته گردید جبرئیل(ع) آمد و مژده قدوم حضرت امام حسین(ع) به سیدالکونین رسانید و گفت: یا رسول الله! حق ـ سبحانه و تعالی ـ بعد از تهنیت فرزندت حسین، تعزیت می رساند. آن حضرت فرمود: تهنیت معلوم است، اما تعزیت چیست؟ فرمود: بعد از وفات تو و مادر و شهادت پدر و برادر، او را شهید کنند. پس حضرت مصطفی(ص) این راز را با مرتضی علی(ع) در میان نهاد. علی(ع) را تحمل نماند، به جانب خانه روان گردید و آب در دیده بگردانید. فاطمه(س) گفت: ای پسر عَم، و ای سُرور سینه پرغم! امروز روز شادی و بهجت است نه زمان اندوه و محنت، این گریه از سبب خرمی و سرور است؟ اعلام فرمایید و اگر به واسطه غم و الم است، موجب آن را باز نمایید. حضرت امیر(ع) فرمود: ای فاطمه! پدرت می فرماید که جبرئیل از نزد رَب،ِ جلیل آمده، می گوید که جمعی از جفاکاران اُم،َت و گروهی از عاصیان دون همت، حسین مرا شهید کنند و دود از دودمان اهل­بیت برآرند بعد از فوت مادر و شهادت پدر و برادر، اما فاطمه را صبر می باید کردن و جزای ظالمان را حواله به سریع المنتقم گذاشتن».[25]

اوصاف بی حد،ِ امام حسین(ع)
«اخلاق ستوده آن سرور و اوصاف پسندیده فرزند امیرالمؤمنین حیدر، بسیار و بی شمار است، هر چند قلم تیززبان است، پیرامون بیان اخلاقش نتوان رسید و هر چند پایمردی وهم، تُنْدعِنان است به حوالی اوصافش نتوان گردید».[26]بر اساس احاديث و روايات متعدد، تولد امام حسين(ع) و شهادت مظلومانه اش به دست دشمنان اسلام، پيش از تولد آن حضرت، از سوي جبرئيل امين و پيامبر عظيم الشأن پيش گويي شده بود. از جمله آن ها، این حديث است: امام صادق(ع) فرمود: جبرئيل امين بر رسول خدا(ص) فرود آمد و عرض كرد: اي محمد! به راستي خداي سبحان تو را بشارت داد به مولودي از دخترت فاطمه زهرا(س)، وليكن امتت وي را پس از تو خواهند كشت. پيامبر(ص) فرمود: اي جبرئيل! سلامم را به پروردگار برسان و بگو مرا به مولودي كه امتم، پس از من وي را مي كشند، نيازي نيست. جبرئيل امين به سوي آسمان عروج كرد و سپس بازگشت و همان پيام را تكرار كرد. پيامبراكرم(ص) نيز گفتار پيشين خود را تكرار كرد و از پذيرش مولودي كه مسلمانان وي را مي كشند امتناع نمود. جبرئيل براي بار سوم فرود آمد و گفت: اي محمد! پروردگار سبحان سلامت مي رساند و تو را به اين امر مهم بشارت مي دهد كه امامت و ولايت را در نسل تو قرار داده است. پيامبر(ص) با دريافت اين پيام شادمان شد و گفت: پذيرفتم و به آن خرسندم. آن گاه پيامبر(ص) اين پيام مهم الهي را به اطلاع دخترش حضرت فاطمه زهرا(س) رسانيد و فاطمه(س) در نهايت ادب، پاسخ داد: پدرجان! مرا به فرزندي كه امتت او را مي كشند، نيازي نيست. پيامبر(ص) بشارت خداوند منان را به فاطمه زهرا(س) ابلاغ كرد و گفت: دخترم فاطمه! همانا خداوند سبحان امر مهم امامت و ولايت و وصايت را در ذريه من (از همين مولود) قرار داده است. فاطمه(س) با شنيدن اين بشارت الهي و تضمين غيرقابل خدشه پروردگار، به پدر ارجمندش گفت: پدرجان! من نيز به تولد اين مولود خجسته خرسندم.(26) بنابراين، پيامبراكرم(ص) و دخترش فاطمه زهرا(س) و دامادش علي مرتضي(ع) و جبرئيل امين و فرشتگان الهي، همگي منتظر مولود مبارك آثار بوده و براي ديدنش لحظه شماري مي كردند. سرانجام، انتظار به پايان رسيد و در روزي مبارك از ايام مبارك شعبان، از دامن پاكيزه فاطمه زهرا(س)، نور جهان آراي امام حسين(ع) آشكار گرديد و اين نوزاد گران مقام، پا به هستي و حيات دنيوي گذاشت و شادماني فرشتگان و آدميان را فراهم كرد. از امام صادق(ع) روايت شد: هنگامي كه امام حسين(ع) ديده به جهان گشود، جبرئيل امين از سوي پروردگار متعال مأمور گرديد تا همراه هزار فرشته، جهت تهنيت و شادباش گويي به نوزاد فاطمه زهرا(س)، به زمين فرود آيند.(27) درباره تاريخ تولد امام حسين(ع) اتفاق چنداني ميان مورخان و سيره نويسان نيست. برخي روز پنجم شعبان سال چهارم قمري، برخي سوم شعبان و برخي ديگر، روزهاي نخست شعبان(بدون تعيين روز ولادت) را زادروز آن حضرت مي دانند.(28) ولي مشهور، بر اساس توقيع شريفي كه به دست قاسم بن علاء همداني، وكيل امام حسن عسكري(ع) رسيد، تولد اباعبدالله الحسين(ع) در روز سوم شعبان بوده است.(29) نام شريف امام حسين(ع) در تورات "شبير" و در انجيل "طاب" و كنيه اش ابوعبدالله و لقب هايش سبط، سبط ثاني، سيّد، سيّد شباب اهل الجنّه، رشيد، طيب،وفي، مبارك، زكي و تابع لمرضاه الله مي باشد.(30) پيامبراكرم(ص) در حديثي، درباره امام حسن(ع) و امام حسين(ع) فرمود: من أحب الحسن و الحسين أحببته، و من أحببته أحبه الله، و من أحبه الله أدخله الجنه، و من أبغضهما ابغضته، من أبغضته أبغضه الله، من أبغضه الله أدخله النار.(31)

سوم شعبان ولادت با سعادت امام حسین (علیه السلام) مبارک

مژده ای دل که دگر سوم شعبان آمد
پیک شادی ز بر حضرت جانان آمد
مژده ای دل که برای دل غمدیده ما
هدهد خوش خبر از نزد سلیمان آمد
خیز ای دل تو بیارای کنون بزم طرب
که دگر موسم اندوه به پایان آمد
مطربا نغمه نو ساز کن و پای بکوب
که به ما مژده وصل شه خوبان آمد
ساقیا باده بده خود بنما سرمستم
زان می‌ای کو به تن خسته ما جان آمد
ظلمت و تیرگی شام الم رفت کنون
روز شادی شد و خورشید فروزان آمد
غنچه‌ی دهر در این روز بخندید دگر
که به بستان علی نوگل خندان آمد
عطر پاشید به بستان که همه عطرآگین
سمن و یاسمن و سنبل و ریحان آمد
بلبل از لب به ترنم بگشاید نه عجب
که به گلذار نبی بلبل خوش خوان آمد
گوهری از صدف بحر کرم گشت عیان
که به توصیف رخش لولو مرجان آمد
نور حق جلوه به برج شرف زهرا کرد
بین به این نور که این گونه درخشان آمد
وه چه روزی است مبارک ز قدوم شه دین
موسم مغفرت و رحمت یزدان آمد
روز فرخنده میلاد حسین ابن علی(ع)
مژده‌ی خامُشی آتش نیران آمد
باعث کون و مکان منشاء ایجاد حسین
که وجودش به جهان مفخر انسان آمد
مظهر ذات خدا سبط رسول دو سرا
نور چشمان علی آن شه مردان آمد
حیف و صد حیف که در واقعه کرب و بلا
بر تن خسته او ظلم فراوان آمد
بر سر عهد و وفا در ره معشوق نگر
خود فدا کرد که سالار شهید آن آمد
ای غلامان اگرت بار گنه سنگین شد
غم مخور چونکه حسین شافع عصیان آمد

سید حسین موسوی


ولادت حضرت امام حسین (ع) پیشوای فضیلت و کرامت مبارک
ولادت حضرت امام حسین (ع) پیشوای فضیلت و کرامت مبارک


ولادت حضرت امام حسین (ع) پیشوای فضیلت و کرامت مبارک
ولادت حضرت امام حسین (ع) پیشوای فضیلت و کرامت مبارک


پانوشت:
[1]. محمد ابراهیم نواب تهرانی، فیض الدموع، تصحیح: اکبر ایرانی قمی، قم، هجرت، 1374، ص 81 .
[2]. جوق: گروه ، دسته، جماعت.
[3]. آب در چشم گردانیدن: گریستن.
[4]. ابوسعید حسن بن حسین شیعی سبزواری، راحة الارواح، به کوشش: محمد سپهری، تهران، اهل قلم، دفتر نشر میراث مکتوب، 1375، صص 147ـ 149.
[5]. نَکث: به هم زدن معامله یا پیمان.
[6]. فرقت: جدایی.
[7]. شق: شکستن.
[8]. فیض الدموع، ص 83 .
[9]. اندیشمند: ترسان.
[10]. مثله کردن: قطعه قطعه کردن.
[11]. خوان: سفره.
[12]. فیض الدموع، صص 83 ـ 85.
[13]. درویش: فقیر.
[14]. مؤلفی گمنام در قرن 7 قمری، شرح شهاب الاخبار قاضی قضاعی، تصحیح: سیدجلال الدین حسینی ارموی(محدث)، تهران، علمی و فرهنگی،1361 ،ص142.
[15]. «و از نسل او [ابراهیم] داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را [هدایت کردیم] و این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم. و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را که همه از شایستگان بودند». (انعام: 84 و 85)
[16]. سِج،ین: جهنم.
[17]. شرح شهاب الاخبار، صص 203 و 204.
[18]. کلال: گنگی.
[19]. مصر: شهر.
[20]. الرسالة العلیه فی الاحادیث النبویه، صص 30 ـ 32.
[21]. سائر: رهرو.
[22]. منض،م: ضمیمه.
[23]. نک: فجر: 28.
[24]. شمس­الدین محمد لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، تحقیق: محمدرضا برزگر خالقی و عفت کرباسی، تهران، زوار، 1378، صص 223ـ225.
[25]. احمد بن تاج­الدین استرآبادی، آثار احمدی، به کوشش: میرهاشم محدث، با همکاری دفتر نشر میراث مکتوب، تهران، انتشارات قبله، 1374، ص 489.
[26]. همان، ص 490.
[27]. الكافي (شيخ كليني)، ج1، ص 464، ح4
[28]. بحارالانوار (علامه مجلسي)، ج43، ص 243
[29]. نك: مقاتل الطالبيين(ابوالفرج اصفهاني)، ص 51؛ مناقب آل ابي طالب(ابن شهر آشوب)، ج3، ص 240؛ بحارالانوار، ج91، ص 193 و ج 34، ص 237؛ الارشاد(شيخ مفيد)، ص 368؛ منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج1، ص 280
[30]. بحارالانوار، ج34، ص 237؛ الاقبال بالاعمال الحسنه (سيد بن طاووس)، ج3، ص 303
[31]. بحارالانوار، ج34، ص 237؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج2، ص 171.
[32]. الارشاد، ص 369.

یوسف قربانی و محمدمهدی معلمی

منبع:
http://www.hawzah.net
گنجینه، مرداد 1387، شماره 72، صفحه 5.


برچسب‌ها: فضیلت, کرامت, امام حسین, داستان, ولادت


:: برچسب‌ها: فضیلت , کرامت , امام حسین , داستان , ولادت ,
:: بازدید از این مطلب : 106
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 1 تير 1386 | نظرات ()
نوشته شده توسط : feraghat90


سیر و سفر
مناسبت های خاصّ
دقیق و مستند بدانیم.
حکایت های شنیدنی و ...
شعر سروده هایی از شاعران
دل نوشته ها و دل گویه های ادبی
رسول خدا ص فرمود: ماه رجب ماه خدا،ماه شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امّتم است.خدا بیامرزد کسی که مرا به ماه من اعانت کند.ماه شعبان ماهی است که اعمال انسان ها به سوی خدا بالا می رود در حالی که مردم از آن غفلت می کنند. امام علی ع فرمود: ماه شعبان ماه رسول خدا ص است.
فضیلت ماه شعبان
از ماه های سال ماه شعبان است. برای  ماه شعبان جایگاه بزرگ و پر فضیلتی در احادیث و روایات اسلامی از سوی پیشوایان دینی گزارش شده است. زیرا:

1. شخصیت های بزرگ و ارزشمند که از ستارگان آسمان ولایت و امامت به شمار می آیند در ماه شعبان دیده به جهان گشوده اند مانند ولادت با سعادت حضرت اباعبداللّه الحسین ع که در روز سوم ماه شعبان اتفاق افتاده و نیز در روز چهارم این ماه ولادت با سعادت حضرت ابوالفضل ع رخ داده، در روز پنجم آن ولادت حضرت سجادع می باشد همچنین در پانزده شعبان ولادت پر برکت قطب عالم امکان حضرت ولی اللّه الأعظم مهدی موعود اتفاق افتاده است که خداوند به وسیله او به هر مظلومی از اولیاء و انبیاء و اصفیاء خویش از زمانی که پدر ما آدمع به زمین آمده، وعده نصرت فرموده و وعده داده که زمین را پس از آنکه از ظلم و ستم و بی عدالتی پر شده، از عدل و داد پر کند.

2. علاوه بر موارد ذکر شده طبق برخی روایات نیمه این ماه شب قدر به شمار آمده که پیشوایان دینی به احیاء و شب زنده داری آن سفارش و تأکید کرده اند.

3. ماه شعبان ماه بسیار شریفی بوده و منسوب به پیامبر اکرم ص است.

فضیلت ماه شعبان از نگاه احادیث و روایات
رسول خدا ص فرمود: رجب شهر اللّه و شعبان شهری و رمضان شهر امّتی1 رجب ماه خدا و شعبان ماه من و رمضان ماه امت من است. همچنین فرمود: شعبان شهری رحم اللّه من أعاننی علی شهری2 شعبان ماه من است خدا بیامرزد کسی که مرا به ماه من اعانت کند. و نیز در حدیثی دیگر پیامبر می فرماید: ماه شعبان ماهی است که اعمال انسانها بالا می رود در حالی که مردم از آن غفلت می کنند.3 همین طور از امام علی ع گزارش شده که فرمود: ماه شعبان ماه رسول خدا ص است.4

روزه داری در ماه شعبان
پیامبر می فرماید: شعبان ماه من است هر کس یک روز از این ماه را روزه بدارد بهشت بر او واجب می شود، و در برخی احادیث از شعبان به سید و سرور ماه ها تعبیر شده است.5 در روایتی از حضرت صادق(ع) گزارش شده که هنگامی ماه شعبان فرا می رسید، پدرم امام سجادع اصحاب و یاران خود را جمع می کرد و چنین می فرمود:ای اصحاب من، می دانید این چه ماهی است؟ این ماه شعبان است و حضرت رسول ص می فرمود:شعبان ماه من است پس روزه بدارید برای دوستی و محبت پیامبر خود و برای تقرّب و نزدیک شدن به پروردگار، به حق آن خدایی که جان علی بن الحسین به دست قدرت اوست، سوگند یاد می کنم که از پدرم حسین بن علیع شنیدم که او نیز از پدرش امیرالمؤمنین ع شنیده است که می فرماید: هر کس روزه بدارد ماه شعبان را برای محبّت پیامبرص و تقرّب به سوی خدا، خدا او را دوست دارد و او را به کرامت و بزرگواری خود در قیامت نزدیک گرداند و بهشت را بر او واجب نماید.از صفوان جمال روایت شده که می گفت امام صادق(ع) به من فرمود وادار کن کسانی را که در اطراف تو هستند به روزه ماه شعبان. گفتم فدایتان شوم. مگر در فضیلت آن چیزی می بینید فرمود: بلی به درستیکه رسول خدا ص هرگاه می دید هلال ماه شعبان را، امر می فرمود به منادی که در مدینه ندا می کرد: ای اهل مدینه من از جانب خداوند به سوی شما مبعوث شدم آگه باشید که شعبان ماه من است. پس خدا رحمت کند کسی را که مرا بر ماه من یاری کند یعنی روزه بدارد.6از امام صادق روایت است که امیرالمؤمنین ع فرمود: ما فاتنی صوم شعبان مذ سمعت منادی رسول اللّهص ینادی تلی شعبان فلن یفوتنی ایّام حیاتی صوم شعبان ان شاء اللّه7 روزه ماه شعبان از من فوت نشد از زمانی که شنیدم منادی رسول خدا ص فریاد می کرد. بنابراین هرگز روزه ماه شعبان از من در ایام زندگانی ام فوت نخواهد شد.اگر خدا بخواهد.روایت شده که روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خداست.8 روزی در نزد امام صادق(ع)، ذکر روزه ماه شعبان به میان آمد. حضرت فرمود که در فضیلت روزه شعبان چنین و چنان است. حتّی آنکه مردی مرتکب خون حرام می شود پس در ماه شعبان روزه می گیرد. به او نفع بخشیده و او آمرزیده می شود.9اعمال زیادی در ماه شعبان وارد شده ولی آنچه از روایات استفاده می شود این است که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است. هر که در هر روز این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتاد هزار مرتبه در ماه های دیگر استغفار کرده است. عمل دیگری که در این ماه سفارش شده صدقه دادن است اگرچه به اندازه نصف دانه خرمایی باشد. تا خداوند بدن او را بر آتش جهنم حرام گرداند.10عمل دیگر روزه ماه شعبان آنچه در قبل گذشت، از امام صادق(ع) درباره فضیلت روزه ماه رجب سؤال کردند حضرت فرمود: چرا از روزه ماه شعبان غافلید؟ پرسیدند کسی که یکروز از شعبان را روزه بدارد چه قدر ثواب دارد؟ فرمود: به خدا قسم بهشت ثواب اوست.11دوباره پرسیدند بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود تصدّق و استغفار. هر که در این ماه صدقه دهد خداوند او را تربیت کند. همچنان که یکی از شما بچه شترش را تربیت می کند تا آنکه در روز قیامت به صاحبش برسد.12روزه ماه شعبان به خصوص در پنجشنبه ماه ثوابی بسیار دارد، روایت شده که در هر پنجشنبه ماه شعبان آسمانها را زینت می کنند، پس ملائکه عرض می کنند: خداوندا روزه داران این روز را بیامرز و دعای آنها مستجاب می شود.13 همچنین پیامبرص فرموده: هر که روز دوشنبه و پنجشنه شعبان را روزه دارد حقتعالی 20 حاجت دنیوی و 20 حاجت اخروی او را برآورده می سازد.14در این ماه صلوات بر محمّد و آل محمدص بسیار سفارش شده. همچنین نمازهای بسیار سفارش شده که برای طریقه انجام آن به مفاتیح الجنان مراجعه فرمائید.در مجموع این ماه انجام نماز، روزه، زکات، امر به معروف و نهی از منکر، صدقه بر فقرا و مساکین، نیکی به پدر و مادر و همسایگان و اصلاح بین بستگان سفارش بسیار شده است.

مناجات
از کارهایی که بزرگان و پیشوایان دین در این ماه انجام می دادند، مناجات با رب الارباب است از جمله مناجات ها مناجات معروف شعبانیه است که از امیرالمؤمنین و فرزندان او است که در ماه شعبان می خواندند و آن مناجاتی است که برای اهلش عزیز و گرامی است و برای خاطر آن به ماه شعبان مأنوس می شوند بلکه انتظار آن را می کشند و مشتاق آمدن ماه شعبان می شوند و در آن مناجات علوم سرشاری در کیفیّت معامله بنده با خدای متعال است که در آن اظهار ادب در طریق معرفت حق و سؤال و دعا و استغفار نسبت به خدای خود بیان شده و استدلالات ظریف و لطیفی که سزاوار مقام عبودیّت برای استحکام مقام امیدواری مناسب حال مناجات است، ذکر کرده و دلالت صریح و روشن در معنای قرب و لقای خداوند و دیدار او تنظیم شده است که به آن وسیله شبهات انسانها و شکیّات منکران و وحشت اهل شک و شبهه را برطرف کرده است.حال به فرازهایی از مناجات این ماه اشاره می شود.لازم به ذکر است که این مناجات مهم ترین اعمال این ماه است بر انسان ها که بعضی فقرات آن را در تمام سال ترک نکند گرچه در قنوت نماز خویش و سایر حالات روزمرّه خود به آن با خدای خود ارتباط پیدا کند.گفتنی است غفلت از آن غفلت از همه خوبی های این ماه است.آنجا که می گوید: انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النّور فتصل الی معدن العظمه و تصیر ارواحنا معلّقة بعزّ قدسک15یعنی ای خدا واضح و روشن ساز چشمهای دل و جان ما را به شعایی که با آن به تو نظر کنند، تا اینکه این چشمها و دلها، پرده های نور را پاره کند و به معدن عظمت و بزرگی مقام تو واصل گردد و روح و روان ما به واسطه ارتباط با تو عزیز و بر هواهایمان غالب و پیروز شود.و لازم است بیشتر تأمّل و دقت نماید که آیا در قلب او چشمی هست که به وسیله آن درک نور کند و از خود بپرسد آن پرده های نور چیست؟ و آیا آن چیزی که به نور تو محتجب شده و به معدن عظمت و بزرگی مقام تو متّصف است، چه می باشد؟

دعا در ماه شعبان
دعا غیر از قرائت و خواندن کلمات و حروف است، تا اینکه بداند چه می گوید؟ و از پروردگار خود چه درخواست می کند؟ در این صورت بر دعا کننده صدق نمی کند که از پروردگار خود فلان چیز را خواسته است بلکه صدق می کند که الفاظی را قرائت کرده و خواننده الفاظ، غیر دعا کننده و خواهنده است.خدای متعال می فرماید: امّن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السّوء16 و نیز در جای دیگر می فرماید: ادعونی استجب لکم17 و همچنین می فرماید: اسألوا اللّه من فضله18 انّ اللّه کان بکم رحیم19 گفتنی است این مناجات تکان دهنده با این مفاهیم عظیم از برکات محمّد و خاندان اوست که قدر و عظمت آن را کسی نمی داند که صاحب دل آگاه و قلبی آکنده از محبت کوی دوست باشد چون در قرآن به صراحت بیان شده است برای کسی که قلبی آگاه و گوشی شنوای از حقیقت دارد شهادت و گواهی را به همراه می آورد انّ فی ذالک لذکری لمن کان له قلب او القی السمع و هو شهید.20و غافلان، از معرفت آن دور و از فوائد بزرگ و انوار درخشان آن مهجوراند و به جانم سوگند که بیشتر از مردم قدر نعمت مناجات را نمی دانند و همانا منشأ این مناجات علوم و معارف ارجمندی است که جز کسانی که پا در این راه گذاشته اند، کس دیگری بر مقام و حدود آن آگهی نخواهد یافت و آنان اولیاء خدا یعنی آنچنان کسانی هستند که از راه کشف و مشاهده به آن دسترسی یافته اند و رسیدن به حقایق این مکاشفات همانا بزرگترین نعمات آخرت است که هیچ یک از نعمات دنیوی را به آن مقایسه و سنجش نتوان نمود و اشاره صادق آل محمّدع به این موضوع است، آنجا که می فرماید: اگر مردم آنچه را که در فضیلت معرفت خداست می دانستند چشمان خود را به آنچه دشمنان از زرق و برق حیات دنیوی بهره ورند نمی گشودند و دنیای آنها در نزد آنان از آنچه در زیر پاهای خود لگد می کنند پست تر می نمود و به معرفت خداوند مانند آن کسی که همواره در باغهای بهشت با اولیاء خدا مصاحب باشد متنعم می شدند و لذّت می بردند.مرحوم صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه روایت کرده که: شنیدم از اباعبداللّهع که می فرمود: کسی که روز اول ماه شعبان روزه بگیرد بهشت بر او واجب می شود و هر کس دو روز روزه بگیرد، خداوند در هر روز و شبی در دنیا به او نظر می افکند و نظر خود را به او در بهشت ادامه می دهد و هر کس سه روز روزه بدارد، خدا را در عرش او و بهشت خود زیارت می نماید. یعنی زائر خدا می شود همانطور که اگر کسی قصد خانه خدا کند، قصد خدا را نموده است.21البته همه اعمال را بهتر است به آنچه سبک و آسانتر است عمل نماید تا آنکه آن عمل را از روی نشاط به جای آورد و بین آن و بین ذکر خود از سایر اعمال و فکر خویش را بر حسب حال خود جمع نماید.22

فرازهایی از مناجات شعبانیه:
خدایا بشنو دعایم را هرگاه دعا کنم و صدای ناله ام را بشنو هنگامی که صدایت کنم. و به من رو کن هنگامی که تو را مناجات کنم. خدا یا اگر مرا محروم کنی چه کسی به من روزی دهد و اگر تو مرا خوار کنی چه کسی مرا یاری کند. خدایا از خشم و غضبت به تو پناه می برم. خدایا اگر من شایسته رحمت تو نیستم پس تو بر اینکه بر من به فضل وسیعت جود کنی شایسته ای.خدایا گناهان من را در دنیا می پوشانی ولی من به پوشاندن خطاها در آخرت نیازمندترم. زیرا در قیامت باید در حضور پیامبران، صلحا و شهدا پاسخ گوی اعمال خود باشم. چون در این دنیا همه مردم مثل خودم خطا کارند ولی در قیامت شرمندگی در حضور پیامبران و امامان معصوم را چگونه چاره جویی کنم؟خدایا اگر مرا به جرمم مؤاخذه کنی تو را به عفوت مؤاخذه می کنم. و اگر مرا به گناهم بازخواست کنی تو را به مغفرتت بازخواست می کنم. و اگر مرا داخل جهنّم کنی به اهل جهنّم اعلام می کنم که من خدا را دوست داشتم.خدایا عمری را در غفلت و بی خبری و فراموشی گذراندم و جوانی ام را در حال مستی و دوری از تو به پیری رساندم. خدایا غرور به کرمت مرا بیدار نکرد.خدایا مرا از آنانی قرار ده که وقتی او را خواندی، پاسخت را داد. خدایا مرا از کسانی قرار ده که همواره به یاد تو هستند و پیمان تو را نمی شکنند. همواره شکرگزار تو هستند. خدایا مرا به نور عزّت فروزنده ایت پیوند ده تا تو را بهتر بشناسم و از غیر تو جدا شوم.23از جمله اعمالی که در ماه شعبان به آن سفارش شده تمرین سکوت است. روزی یاران در اطراف پیامبر بیدار و مشغول نماز و قرآن خواندن بودند دشمنان، مسلمانان را تیرباران کردند به واسطه تاریکی و ندیدن مسلمانان. نزدیک بود مسلمانان شهید شوند که ناگاه از دهان چند تن از یاران نورهایی ساطع شد که لشکرگاه مسلمانان را روشن کرده و سبب قوّت و دلیری آنها شد. پس شمشیر کشیده و دشمنان را کشته و زخمدار و اسیر نمودند. برگشتند و جریان را برای حضرت رسولص نقل کردند فرمود: این نورها به جهت اعمال برادران شما است و یک یک آنها را نام برد و می فرماید همه نیکبخت می شوند جز کسانی که در امور دیگران سرکشی می کنند.24

اول شعبان
خداوند در روز اول شعبان به درهای بهشت امر می کند که باز شوید و به شاخه های درخت طوبی امر می کند که شاخه هایش را نزدیک این دنیا بیاورد، هر کس دری از خیر و نیکی را در این روز فرا گیرد، هر که نماز مستحبی در این روز ادا کند، هرکه در این روز، روزه بگیرد، هر که میان زن و شوهرش یا پدر و فرزندش یا خویشاوندانش یا مرد و زن همسایه اش یا مرد و زن بیگانه صلح برقرار کند، کسی که طلبی از کسی دارد از او کم کند، کسی که قرضی را که صاحبش از بازگشت آن مأیوس شده به یادآورد و آنرا ادا کند، کسیکه کفالت یتیمی را بر عهده بگیرد، کسیکه قرآن یا چیزی از آنرا بخواند، کسیکه خدا را به یاد آورد و نعمتهای او را بشمارد و او را شکر کند، کسیکه مریضی را عیادت کند، کسی که به پدر و مادر یا یکی از آنها نیکی کند، کسی که جنازه ای تشییع کند، کسی که مصیبت زده را تسلیت گوید، کسی که کار خیر انجام دهد. حتماً به شاخه ای از درخت طوبی آویخته می شود. همچنین اگر دری از شرّ و گناه را در این روز فرا گیرد، کسی که در ادای نمازش کوتاهی کند و آنرا ضایع کند، کسی که فقیری در نزد او بیاید و او قادر بر تغییر حالش باشد و به وی نرسد ولی او را کمک نکند، کسی که بدکاری از او عذرخواهی نماید امّا او عذر او را نپذیرد بلکه او را بیشتر از بدی او عقوبت کند، کسی که میان زن و شوهرش، پدر با فرزندش یا میان دو همسایه جدایی اندازد، کسی که بر تنگدستی سختگیری بگیرد، کسی که بر یتیمی جفا کند و به او آزار رساند و همچنین مال او را تباه نماید، کسی که خوانندگی کند و در آن خواندن بر معاصی و گناهان برانگیزند، کسی که کارهای قبیح خود را در جنگها و انواع ستم های خود را بر بندگان بشمارد و بر آنها افتخار کند، کسی که به عیادت مریض خود نرود، کسی که جنازه ای را تشییع نکند به دلیل خوار و پست بودن آن فرد در نظرش، کسی که از مصیبت زده دوری نماید و به او به خاطر حقارت و کوچکی جفا کند، کسیکه پدر و مادر خود یا یکی از این دو را عاق کند، حتماً به شاخ های درخت زقّوم آویخته می شود البته منافقین، بیشتر به شاخه های او آویخته می شوند.25

نیمه شعبان
نیمه شعبان بسیار گرامی و دارای ارزش فراوانی است. از حضرت صادق(ع) روایت است که می فرماید از حضرت باقرع از فضیلت و برتری شب نیمه شعبان سؤال شد فرمود: آن شب برترین شبها بعد از لیلة القدر است و در آن شب است که خداوند فضل خود را به بندگان عطا می فرماید و آنها را به کرم خود می آمرزد. پس در تقرّب جستن به سوی خدا در این شب تلاش کنید. همانا شبی است که خدا قسم یاد کرده به ذات مقدّس خود که سائلی را از درگاه خود دست خالی برنگرداند و نیمه شعبان شبی است که حقتعالی آنرا برای ما و امامان در مقابل شب قدر که برای پیامبرص است، قرار داده است.26 پس شایسته است که در این شب به دعا و ثنا و شب زنده داری بپردازیم.اعمال شب نیمه شعبان چند چیز است:

1 غسل که باعث کاسته شدن گناهان می شود.
2 احیاء این شب به نماز و دعا و استغفار همانطور که امام سجادع انجام می دادند در روایت آمده هر که این شب را احیاء دارد در روزی که دلها می میرند دل او هرگز نمی میرد.
3 زیارت امام حسینع که با فضیلت ترین اعمال در این شب است و باعث آمرزش گناهان می شود. هرکه می خواهد امام حسینع را زیارت کند باید زیارت حضرت را بخواند و اقلّ زیارت آن حضرت این است که بر پشت بام رود و به چپ و راست رو به آسمان کند و زیارت حضرت را با این کلمات بخواند: السلام علیک یا ابا عبداللّه السّلام علیک و رحمة اللّه و برکاته. و هر کس امام حسینع را اینگونه زیارت بنماید امید است ثواب حج و عمره برای او نوشته شود.لازم به ذکر است که شب نیمه شعبان یکی از شبهای قدر و شب تقسیم روزی ها و مرگهاست.27 علاوه بر این گفته شده که بامداد نیمه شعبان، روز قیامت شروع خواهد شد.

نماز در شب نیمه شعبان
امام صادق(ع) در مورد با فضیلت ترین دعاها در شب نیمه شعبان می فرماید:هنگامی که نماز عشاء را به جای آوردی دو رکعت نماز بگزار، در رکعت اول، حمد و سوره قل یا ایّها الکافرون و در رکعت دوم توحید بخوان پس از سلام سی سه مرتبه سبحان اللّه، سی سه مرتبه الحمد لله و سی و چهار مرتبه اللّه اکبر سپس بگوید: یا من الیه ملجأ العباد پس از آن سجده کند و بیست مرتبه بگوید یا رب هفت مرتبه یا الله و هفت مرتبه لاحول ولا قوّة الّا باللّه ده مرتبه ماشاء اللّه لاقوّة الّا بالله سپس صلوات بر پیامبرص بفرستد و حاجات خود را بخواهد، حضرت فرمود به خدا قسم خدای متعال به کرم و فضل خود، آنرا به تو می دهد.28در حدیث دیگر آمده است که رسول خدا ص فرمود: در شب نیمه شعبان خواب بودم که جبرئیلع نزد من آمد و گفت: یا محمّدص آیا در این شب به خواب می روی؟ گفتم: ای جبرئیل مگر امشب چه شبی است؟ گفت: نیمه شعبان است، برخیز یا محمّدص پس مرا به پا داشت و مرا به بقیع برد به من گفت، سر خود را بلند کن، این شبی است که در آن درهای آسمان باز است و درهای رحمت و رضوان و مغفرت و توبه و جود و احسان باز است و خداوند به شماره موها و پشمهای چهارپایان آزاد می کند و نیز در آن شب اجلها و ارزاق مردم از این سال به سال دیگر تقسیم می گردد و هرچه در تمام سال اتّفاق می افتد در این شب وارد می گردد.29

فضیلت دعای کمیل و خواندن آن در شب نیمه شعبان
از اعمال مخصوص این شب دعای کمیل است که با تأسی به امیرالمؤمنین ع، آن را در سجده بخوانی روایت است که کمیل دیده است که امام علیع، در شب نیمه شعبان دعا را در سجده خوانده است.30 در روایتی دیگر آمده که کمیل گفت: با مولایم علیع در مسجد بصره نشسته بودم و گروهی از اصحابش گرد او جمع شده بودند. یکی از آنها عرض کرد معنای فرمایش خدای تعالی که فرموده: فیها یفرّق کلّ امر حکیم31 چیست؟ آن حضرت فرمود: شب نیمه شعبان است به آن کسی که جانم به دست اوست بنده ای از بندگان خدا نیست مگر اینکه آنچه از نیک و بدبر او جاری می شود در شب نیمه شعبان بر او مقرر شده است و هیچ بنده ای آن شب را احیاء ندارد و دعای خضرع را نمی خواند مگر اینکه دعای او مستجاب گردد!هنگامی که حضرت به منزل بازگشت من شبانه به خدمتشان رفتم و درب را کوبیدم فرمود: ای کمیل! تو را چه مطلبی است؟ عرض کردم یا امیرالمؤمنین! مطلبم دعای خضرع است. فرمود: ای کمیل! بنشین و هنگامی که این دعا را حفظ کردی در هر شب جمعه یا در ماهی یک مرتبه یا در سالی یک مرتبه، یا در عمر خودت یک مرتبه آن را بخوان خداوند از تو چاره سازی و یاریت کند روزیت دهد و هرگز مغفرت خود را از تو باز ندارد.پس فرمود بنویس: اللهم انی اسئلک برحمتک الّتی وسعت کل شی ء....32

آخرین جمعه ماه شعبان
در روایتی آمده که حضرت رضع در آخرین جمعه از ماه شعبان به اباصلت فرمود: بیشتر شعبان گذشت و این آخرین جمعه آن است، در این باقیمانده ماه تقصیرهای گذشته ات را تدارک کن و بر آنچه به کارت می آید همّت کن، در دعا و استغفار و تلاوت قرآن بسیار بکوش و از گناهان خویش به سوی خدا توبه کن تا ماه رمضان فرا می رسد بر خدا مخلص باشی. امانتی که بر گردن داری ادا ساز، هر کینه ای در قلب تو از برادر مؤمنت باشد آن را برانداز و هر گناهی بر تو مانده که مرتکب آن شده ای آن را از دل ریشه کن ساز و از خدا پروا داشته باش و بترس و در آشکارا و پنهان بر او توکّل نمای. همانگونه که خود فرموده: ومن یتوکّل علی الله فهو حسبه انّ اللّه بالغ أمره قد جعل اللّه لکلّ شی ءٍ قدر33 یعنی آنکس که بر خدای توکل کند خدا او را بس است زیرا خداوند امر خود را به انجام رساننده است و برای هر چیز اندازه ای قرار داده است.اللّهم ان لم یکن غفرت لنا فی ما مضی من شعبان فاغفرلنا فیما بقی منه 34در این ماه خدای تعالی به احترام و حرمت ماه رمضان گردن هایی را از جهنّم آزاد می سازد.35

ثواب روزه سه روز آخر ماه شعبان
و اما در روزه سه روز آخر ماه شعبان برای کسی که تمام آن را روزه نداشته فضیلتی است که برای انسان سزاوار نیست آن را رها کند، صدوقره از امام صادق(ع) روایت نموده است که هر کس سه روزه آخر شعبان را روزه بگیرد و به ماه رمضان متصل کند، خداوند روزه دو ماه پی در پی را برای او می نویسد.36 آخر هر ماه اغلب برای اصلاح خود و انجام کارهایی که در طول ماه از دست داده ایم است که امید است به نحو احسن از پایان هر ماه به ویژه ماه شعبان به دلیل ارزش آن و ماه بعدی آن یعنی ماه رمضان استفاده کنیم. در شب آخر شعبان برای ماه رمضان دعایی است از امام صادق(ع) که برای خواندن آن باید به مفاتیح الجنان مراجعه کنیم.37 به امید استفاده مضاعف از این دو ماه پربرکت.

حجةالاسلام محمد علی حائری

پی نوشت ها:
1. وسایل الشیعه، ج 10، ص 480.
2. همان، ص 497.
3. همان، ص 502.
4. همان، ص 493.
5. همان، ج 8، ص 98.
6. بحارالانوار، ج 94 و 79 باب 56.
7. المراقبات، ص 173.
8. کافی، ج 4، ص 93.
9. بحارالانوار، ج 101، ص 382، باب 9 و ج 94 ص 71.
10. همان، ج 94، ص 72
11. شیخ طوسی، الخصال، ج 2، ص 605.
12. همان.
13. وسائل الشیعه، ج 10، ص 493.
14. الاقبال، ص 685.
15. مفاتیح الجنان، مناجات شعبانیه.
16. سوره نمل، آیه 62.
17. سوره غافر، آیه 60.
18. سوره نساء،آیه 32.
19. سوره نساء، آیه 29.
20. سوره ق، آیه 37.
21. وسائل الشیعه، ج 10، ص 503.
22. مراقبات به نقل از من لایحضره الفقیه، ص 176.
23. مفاتیح الجنان، ص 259.
24. همان، 266.
25. مفاتیح الجنان، ص 267 و بحارالانوار، ج 73، ص 357، باب 67 و ج 94، ص 61.
26. مفاتیح الجنان، ص 272.
27. المراقبات، ص 185.
28. مفاتیح الجنان، ص 278، از ابی یحیی.
29. روایتی در اقبال الأعمال المراقبات، ص 182.
30. المراقبات،ص192،به نقل از اقبال الأعمال.
31. سوره دخان،آیه 4.
32. المراقبات،ص 193،به نقل از اقبال الأعمال.
33. سوره طلاق،آیه 3.
34. مفاتیح الجنان،ص 282.
35. المراقبات،ص 196،به نقل از عیون اخبارالرضاع.
36. المراقبات،ص 198.
37. اقبال الأعمال،ص 258.

منبع:
پاسدار اسلام :: مرداد 1388 - شماره 332 ، صفحه 21 
 


 
نوشته شده در:  3شنبه 30 خرداد 1391   توسط:        محمّدرضا عابدی


:: برچسب‌ها: فضیلت , کرامت , امام حسین , داستان , ولادت ,
:: بازدید از این مطلب : 117
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : سه شنبه 30 خرداد 1386 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 358 صفحه بعد